جدول جو
جدول جو

معنی لینوس - جستجوی لغت در جدول جو

لینوس
به یونانی نرگس است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ژینوس
تصویر ژینوس
(دخترانه)
باهوش، نابغه، ژینا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مینوس
تصویر مینوس
(پسرانه)
در اساطیر یونانی نام پادشاه کرت پسر زئوس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جالینوس
تصویر جالینوس
(پسرانه)
نام پزشکی یونانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سینوس
تصویر سینوس
هر یک از دو حفره که در استخوان پیشانی قرار دارند، در ریاضیات یکی از نسبت های مثلثاتی که با علامت sin نشان داده می شود، در ریاضیات نسبت ضلع رو به روی زاویۀ حاده در مثلث قائم الزاویه به وتر، جیب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جالینوس
تصویر جالینوس
از الحان سی گانۀ باربد، برای مثال بلبل همی سراید چون باربد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری - ۳۳۷)
فرهنگ فارسی عمید
(اَ سِ)
از تاریخ نویسان قدیم رومی. اصلاً یونانی بود، در330 میلادی تولد یافته و در 390 حیات داشته و در هنگام لشکرکشی قیصر ژولین در سال 363 میلادی بضد شاپور دوم ساسانی جزو سپاهیان روم بوده است. وی وقایع این جنگ را که بشکست روم تمام شد و قیصر ژولین در 26 ژوئیه سال مزبور بزخم تیری از پای درآمد و جان سپرد بچشم خود دیده بوده است. کتاب اودر تاریخ روم که از وقایع سال 96 میلادی شروع میشود و در ذکر وقایع سال 378 میلادی بپایان میرسد یکی از اسناد معتبر مربوط بتاریخ ایران است. (از یسنا ج 1 ص 103)
لغت نامه دهخدا
(طِ)
رجوع به لینوزوزطیس شود
لغت نامه دهخدا
(طِ)
و بطلینوس. حلزون دریایی. اصل کلمه یونانی است. (از قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
سنگ سفید شفافی است که به بصاق القمر معروف است. آنرا بزبان رومی افروسالینوس یعنی زبدالقمر نامند، زیرا سالین همان قمر است. (از الجماهربیرونی ص 182)
لغت نامه دهخدا
(اِ کَ دَ سِ ؟)
طبیب. و او پیش ارجالینوس بود. او راست: کتاب العین و علاجاتها، و آنرا قدیماً به عربی نقل کرده اند. کتاب البرسام و آنرا ابن البطریق برای قحطبی نقل کرده. کتاب الصفار و الحیات والدیدان التی تتولد فی البطن، و آنرا در قدیم بعربی نقل کرده اند. (ابن الندیم). و او پیش از جالینوس بود. او راست: کتاب علل العین و علاجها سه مقاله بنقل قدیم، کتاب البرسام، نقل ابن البطریق للقحطبی، کتاب الضبان و الحیات التی تتولد فی البطن و الدیدان. (عیون الانباء ابن ابی اصیبعه ج 1 ص 36 و تاریخ الحکمای قفطی چ لیبسک ص 55). وی پزشکی یونانی است، مولد وی طرال واقع در لیدیا در مائۀ ششم میلادی است. وی در روم بطبابت اشتغال ورزید. و اورا یکی از بهترین اطبای بعد از بقراط بشمار آرند
لغت نامه دهخدا
(اِ کَ دَ رِ ؟)
یکی از اطبای یونان. وی در مائۀ ششم میلادی در عهد یوستی نیانوس در شهر قدیم تراله یعنی سلطان حصاری واقع در جهت آیدین میزیست و از این رو بلقب طرالینوس (یعنی از مردم تراله) مشهور گردید. او به زبان یونانی کتابی مرکب از 12 مقاله در فن طب تألیف کرده است. مؤلف عیون الانباء فی طبقات الاطباء سه تصنیف طبی ذیل را بوی نسبت کرده گوید: آنها بلسان عربی هم ترجمه شده است: 1- کتاب علل العین و علاجها. 2- کتاب البرسام. 3- کتاب الضبان و الحیات التی تتولد فی البطن و الدیدان. ولی معلوم نیست که این سه اثر جزو 12 مقالۀ مذکور در فوق است یا اینکه علاوه بر آنها سه تألیف مستقل دیگر است که متون یونانی آنها بدست نیامده است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
بی غیرت. (غیاث)
لغت نامه دهخدا
رجوع به طلینا شود، (دزی ج 2 ص 19)
لغت نامه دهخدا
از پزشکان است که پیش از عصر جالینوس میزیسته و گویند وی همان اسکندروس پزشک معروف است. او راست: کتاب علل العین و علاجها که محتوی بر سه مقاله میباشد. کتاب البرسام. کتاب الضبان و الحیات التی تتولد فی البطن و الدیدان. (عیون الانباء ج 1 ص 36)
لغت نامه دهخدا
رستنیی باشد که آن را شاه تره گویند و در دواها به کار برند، خوردن آن حکه و جرب را نافع است، (از برهان) (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
مسیحیی بود در رومیه که با پولس و تیموتیوس رفاقت میداشت (2 تیموطاوس 4:21) و در تقلید معروف است که بعد از پطرس، او اول اسقف روم است. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
نامی که ازجانب اسپانیائیان به قبایل حاکم بر بیابانهای امریکای جنوبی داده شده است، لانوس ها بیشتر از ممالک ونزوئلا، برزیلیا و آرژانتین باشند، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
صنف کبیر زوفراست منسوب به اسقلینوس حکیم جهت آنکه او اول کسی است که معرفت بدان بهم رسانیده. (از فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
یکی از حکماست که در صنعت کیمیا بحث کرده و گویند به عمل رأس و اکسیر تام وقوف یافته. (ابن الندیم، یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(نُسْ)
یا ایسلا دو پینوس (یعنی جزیره کاج). جزیره کوچکی است که بجزیره کوبه (کوبا) از جزائر آنتیل کبیر آمریکا ملحق شده و در 60هزارگزی جنوبی ساحل جنوبی کوبا واقع گشته و شکل دائرۀ غیر منتظم دارد و قطرش به 60 هزار گز بالغ شود. مساحت سطحش 3145 هزار گز است. (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
جیب، یکی از نسبتهای مثلثاتی و یکی از خطوط مثلثاتی، سینوس زاویۀ a یا قوس a را بعلامت a sin نمایش میدهند، بنابر تعریف در یک مثلث قائم الزاویه سینوس هر زاویۀ حاده عبارت است از نسبت ضلع مقابل آن زاویه به وتر، (از دائره المعارف فارسی)، بطور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس آن زاویه میگویند، (از فرهنگ فارسی معین)، رجوع به جیب در دائره المعارف فارسی و لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
حباحب است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ)
دهی از دهستان چهریق بخش سلماس شهرستان خوی، واقع در 19هزارگزی جنوب باختری سلماس و 4500گزی جنوب راه ارابه رو علی بلاغی به سلماس. دامنه و سردسیر. دارای 100 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
رود لیکوس نام دیگر رودزاب علیا به ایران، لیکوس را با زاب بزرگ یا علیا تطبیق داده اند، (ایران باستان ج 2 ص 2122)، قول دیگر آنکه این رود را با زهاب سفلی تطبیق میکنند و بعضی آن را زهاب کوچک نامیده اند، (ایران باستان ج 2 ص 1392)
لغت نامه دهخدا
نام مردی مقدونی اهل خالاسترا، وی توطئه ای علیه اسکندر مقدونی ترتیب داد، اما قضیه به سبب نیکو ماخوس معشوقۀ وی کشف شد، (ایران باستان ج 2 ص 1675)
لغت نامه دهخدا
(لَیْ یِ)
جمع واژۀ لین. (منتهی الارب). رجوع به لیّن شود
لغت نامه دهخدا
شارل آلکساندر لئون کنت دو، دریانورد متجسس فرانسوی، مولد برست (1761-1848 میلادی)، وی به سبب مخالفت با انگلیسیان شهرت یافته است
لغت نامه دهخدا
پسر اتیس. (ایران باستان ج 1 ص 735)
لغت نامه دهخدا
(نَ وَ)
نام کوهستانی است از نواحی بدخشان و مردمان شریر و کثیف داشته، کمال الدین ملقب به کوتاه پای که مردی شاعر بوده از جانب فخرالملک مؤیدالدوله خواجه ابوبکر ترمدی عامل و حاکم آنجا گفته است:
کوهی کشیده سربه مه هم اندر آن گم کرده ره
تاریک چون جان از گنه مکروه چون شخص از علل
گر من نه بر افسوسمی کی عامل کینوسمی
با خاک ره کی بوسمی افتان و خیزان برجبل.
(از انجمن آرا).
رجوع به تذکرۀ دولتشاه سمرقندی ص 463 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از جالینوس
تصویر جالینوس
نوایی است از موسیقی قدیم
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی مغ لاتینی کپوس زبانزد انگارشی (ریاضی) به طور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیوس
تصویر لیوس
بی رگ بدرگ (بی غیرت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جالینوس
تصویر جالینوس
نوایی است از موسیقی قدیم، نام طبیب معروف یونانی
فرهنگ فارسی معین
به طور کلی در هر مثلث قائم الزاویه نسبت ضلع روبروی زاویه را به وتر مثلث سینوس گویند، حفره استخوان های پیشانی و فک اعلی
فرهنگ فارسی معین