جدول جو
جدول جو

معنی لیلرد - جستجوی لغت در جدول جو

لیلرد
نام محلی در ناییج نور
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ)
از علمای انگلیسی علم آثار قدیمه. وی در تپۀ نمرود، محل کالاه یا کالح توریه پایتخت قدیم آسور، به حفریات پرداخت. مقر آسوربانی پال پادشاه آسور و حجاریهای برجستۀ بسیار کشف کرد (1845 میلادی). و نیز آثار قصر نینوا و آثار قصر ’سناخریب’ و ’تیگلات پی لیسر’ پادشاهان آسور را یافت و آنجا کتاب خانه درباری آسوربانی پال که بسیار مهم است یافته شد، این کتابخانه که منبع تمام نشدنی آگاهی به احوال آسور میباشد، اکنون در موزۀ بریتانیاست. (ایران باستان ج 1 ص 52). از روی اکتشافات وی در نینوا آسوری و بابلی بودن خط سوم کتیبه های هخامنشی ثابت گشته است. (ایران باستان ج 1 ص 47)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ)
دهی از دهستان پی رچه سورتیچی بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، واقع در 48هزارگزی شمال کیاسر و 24هزارگزی بهشهر. کوهستانی، معتدل مرطوب و دارای 350 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، ارزن، لبنیات و عسل. شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری و صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
نام کرسی بخش از پا - دکاله از ولایت بتون به فرانسه. دارای راه آهن و 8364 تن سکنه است
لغت نامه دهخدا
غراره باشد و آن نوعی از سلاح است که در روز جنگ پوشند، (برهان)، غراره، (المعجم)، لیرت، و رجوع به لیرت شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از میلرد
تصویر میلرد
عنوانی است که به لردهای انگلیسی خطاب کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیرد
تصویر لیرد
خود آهنی که بهنگام جنگ بر سر گذارند مغفر، نوعی از سلاح غراره
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع چهاردانگه هزارجریب ساری
فرهنگ گویش مازندرانی