جدول جو
جدول جو

معنی لیشکا - جستجوی لغت در جدول جو

لیشکا
نام دهی جزء دهستان بخش آستانۀ شهرستان لاهیجان، واقع در 16هزارگزی شمال خاوری آستانه، دارای 860 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ویشکا
تصویر ویشکا
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی رشت
فرهنگ نامهای ایرانی
دهی واقع در دوفرسنگی میانۀ جنوب و مشرق گله دار
لغت نامه دهخدا
دهی است جزء دهستان خشک بیجار بخش خمام شهرستان رشت، (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان سیاهکل بخش سیاهکل دیلمان شهرستان طوالش، واقع در7هزارگزی جنوب باختری سیاهکل. جلگه، معتدل، مرطوب ومالاریائی. دارای 78 تن سکنه. آب آن از نهر ولیسم. محصول آنجا لبنیات. شغل اهالی گله داری و راه آن مالرواست. تابستان عموم اهالی برای نگاهداری گله های خود به دیلمان میروند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
حلزون: لیسک ر بین زبر لاله برگ یازان هر سو کشف آسا سرا. (دهخدا. مجموعه اشعار 113)، نرم تنی از رده شکمپاییان و از دسته پولمونه ها که خاک زی است و دارای گونه های مختلف میباشد و در سراسر کره زمین میزید. شکل خارجی حیوان شبیه حلزون صدفش پهن و نازک است و دنباله ای از مانتو روی صدف را میپوشاند بطوریکه بدن حیوان ظاهرا برهنه بنظر میرسد (صدف حلزون مارپیچی است و حیوان در موقع استراحت و یا احساس خطر بدنش راداخل صدف مخفی میکند و در موقعی که حیوان حرکت مینماید صدف مارپیچی حیوان بر پشتش قرار دارد)، این حیوان بمزارع صیفی و بقولات حمله میکند ویکی از آفات این گیاهان است ازاین جهت باید با آن مبارزه کرد. در پزشکی از اجساد این جانوران شربتی تهیه میکنند که بنام شربت لیماس موسوم است و ضد بیماریهای ریوی تجویز میشود لیسه لیشک
فرهنگ لغت هوشیار