دهی جزء دهستان لیسار و هره دشت بخش مرکزی شهرستان طوالش واقع در 18هزارگزی شمال هشتپر، بین شوسۀ انزلی به آستارا و دریا، جلگه، معتدل و مرطوب، دارای 894 تن سکنه، آب آن از رود خانه هره دشت و چشمه، محصول عمده آنجا غلات، برنج، لبنیات و مرکبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، دبستان و شعبه شیلات، پاسگاه ژاندارمری و یکصد باب دکان دارد و در تابستان اغلب سکنه آن به سردسیر میروند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان لیسار و هره دشت بخش مرکزی شهرستان طوالش واقع در 18هزارگزی شمال هشتپر، بین شوسۀ انزلی به آستارا و دریا، جلگه، معتدل و مرطوب، دارای 894 تن سکنه، آب آن از رود خانه هره دشت و چشمه، محصول عمده آنجا غلات، برنج، لبنیات و مرکبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، دبستان و شعبه شیلات، پاسگاه ژاندارمری و یکصد باب دکان دارد و در تابستان اغلب سکنه آن به سردسیر میروند، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
شهرکی است (ازجبال) با هوای درست و بسیارکشت و از وی بندق خیزد. (حدود العالم) ، نام محلی کنار راه کازرون به بهبهان، میان کج سنبلی و خیرآباد و در 187775گزی کازرون و 13فرسنگی مغرب باشت در مشرق کوه گیلویه
شهرکی است (ازجبال) با هوای درست و بسیارکشت و از وی بندق خیزد. (حدود العالم) ، نام محلی کنار راه کازرون به بهبهان، میان کج سنبلی و خیرآباد و در 187775گزی کازرون و 13فرسنگی مغرب باشت در مشرق کوه گیلویه
نام قدیمی رود دانوب است. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به ایران باستان ج 1 ص 559، 446، 600- 603، 1407، 1366، 2458 و 1238 شود، پستان کردن دختر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). پستان کردن و برآمدن پستان زن. (ازناظم الاطباء) ، گیاه برآوردن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، افزون شدن سپیدی موی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). افزون شدن پیری. (از ناظم الاطباء) ، عیبناک گردانیدن ناموس کسی را و دشنام دادن، چراگاه گیاه ناک یافتن شتر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، اندک درخشیدن برق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نگریستن در چیزی. (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج). نگاه کردن در چیزی از برق و جز آن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شروع کردن، و یقال: اوشم فلان یفعل کذا، یعنی کردن گرفت چنان. (منتهی الارب)
نام قدیمی رود دانوب است. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به ایران باستان ج 1 ص 559، 446، 600- 603، 1407، 1366، 2458 و 1238 شود، پستان کردن دختر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج). پستان کردن و برآمدن پستان زن. (ازناظم الاطباء) ، گیاه برآوردن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، افزون شدن سپیدی موی. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). افزون شدن پیری. (از ناظم الاطباء) ، عیبناک گردانیدن ناموس کسی را و دشنام دادن، چراگاه گیاه ناک یافتن شتر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، اندک درخشیدن برق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نگریستن در چیزی. (تاج المصادر بیهقی) (آنندراج). نگاه کردن در چیزی از برق و جز آن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شروع کردن، و یقال: اوشم فلان یفعل کذا، یعنی کردن گرفت چنان. (منتهی الارب)
۱ـ دیدن لوستر در خواب، نشانه آن است که از امکانات غیر منتظره ای استفاده می کنید و به دلخواه خود خوش می گذرانید. ۲ـ دیدن لوستری شکسته در خواب، نشانه آن است که در معامله ای زیان خواهید دید و اوضاع مالی شما دچار آشفتگی می گردد. ۳ـ اگر خواب ببینید لوستری خاموش است، دلالت بر آن دارد که آینده روشنی را بیماری و رنج تیره می سازد. .
۱ـ دیدن لوستر در خواب، نشانه آن است که از امکانات غیر منتظره ای استفاده می کنید و به دلخواه خود خوش می گذرانید. ۲ـ دیدن لوستری شکسته در خواب، نشانه آن است که در معامله ای زیان خواهید دید و اوضاع مالی شما دچار آشفتگی می گردد. ۳ـ اگر خواب ببینید لوستری خاموش است، دلالت بر آن دارد که آینده روشنی را بیماری و رنج تیره می سازد. .