جدول جو
جدول جو

معنی لیزآب - جستجوی لغت در جدول جو

لیزآب
لیزابه، رجوع به لیزابه شود
لغت نامه دهخدا
لیزآب
آب لزج که از دهان و بینی انسان و جانوران برآید، آب لزج که از میوه (مثلا هندوانه ای که زمستانی برآن گذشته) برآید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ / بِ)
لیزاب. لعاب. آب لزج که از دهان یا بینی آدمی و مرغان و گاو و سگ و امثال آن برآید. آب لعابی و لزج چون آب دهان طفل و بعض بیماران و آب دهان گاو. آبی لزج چنانکه آب هندوانۀ زمستان بر او گذشته
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حمزه نو بخش خمین شهرستان محلات، واقع در 17 هزارگزی شمال خمین و دارای 205 تن سکنه، آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و پنبه و چغندرقند و انگور، شغل اهالی زراعت و قالیچه بافی و راه مالرو است ولی از طریق میشی جان می توان اتومبیل برد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان رودمیان خواف است که در بخش خواف شهرستان تربت حیدریه واقع است، 524 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی از دهستان میربیک است که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است، 240 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان شاهیجان است که در بخش داراب شهرستان فسا واقع است و 450 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
به اصطلاح کیمیا جوهر شوره و اسید نیتریک، (ناظم الاطباء)، مایعی است بی رنگ و تندبو، استنشاق بخار آن خطرناک است، غالب فلزات را حل می کند، اگر آن را با اسید کلریدریک مخلوط کنند تیزآب سلطانی بدست آید، تندآب، جوهر شوره، اسید ازتیک اسید نیتریک، (فرهنگ فارسی معین)
سیل، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، آبی سیل آسا و خروشان، آبی تیز و پرشتاب در حرکت، آب تیز و تند و فروگیرنده و بنیان کن، تندآب:
شب و روز و چرخ و مه و آفتاب
دمان ابر و تند آتش و تیز آب،
اسدی (گرشاسب نامه)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از بخش رزآب شهرستان سنندج که 120 تن سکنه دارد. آب آن از رود کرماسی و چشمه و محصول عمده اش غله و حبوب و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از بخش حومه شهرستان سنندج که 430 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و میوه و انگور و لبنیات است. زنان قالیچه و گلیم و جاجیم می بافند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
آب لزج که از دهان و بینی انسان و جانوران برآید، آب لزج که از میوه (مثلا هندوانه ای که زمستانی برآن گذشته) برآید
فرهنگ لغت هوشیار
مایعی است بیرنگ و تند بو. استنشاق بخارآن خطرناک است. غالب فلزات راحل میکند. اگرآنرا بااسید کلریدریک مخلوط کنند تیزاب سلطانی بدست آید تندآب جوهرشوره اسیدازتیک. اسیدنیتریک. یاتیزاب سلطانی. مخلوطی از تیزاب (اسیدازتیک) و اسیدکلریدریک (جوهرنمک) که میتواند همه فلزات - حتی طلا - را در خود حل کند تیزاب طلایی تیزاب فاروق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیزآب
تصویر خیزآب
مد
فرهنگ واژه فارسی سره