جدول جو
جدول جو

معنی لیبورنی - جستجوی لغت در جدول جو

لیبورنی
قسمت باستانی ایلری، در طول آدریاتیک
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نام کرسی بخش در ولایت ژیرند به فرانسه، دارای راه آهن و 1913 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(لَ)
جمهوری متشکل در 1797 میلادی از قلمرو ژن به ایتالیا. آنجا از 1805 تا 1814 میلادی در تصرف فرانسه بود
لغت نامه دهخدا
از ممالک ساحل شرقی بالتیک به اروپا، محدود از شمال به لتونی و از جنوب و مشرق به لهستان و از مغرب به آلمان شرقی و بحر بالتیک، دارای 53342 هزارگز مربع مساحت و 2500000 تن سکنه، کرسی آن ویل نیوس، لیتوانی امروزی کشوری است زیر نظر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، لیتوانی واسلاوی نام یکی از شعب هشتگانه مردمان آریائی به معنی اعم هند و اروپائی، یعنی لیتوانی ها و نیز اسلاوهای غربی و شرقی و جنوبی اروپا، (ایران باستان ج 1 ص 9)
لغت نامه دهخدا
نام ناحیه ای در شمال ایتالیا، کنار خلیج ژن
لغت نامه دهخدا
(یُنْ)
نام کرسی بخش درلت از ولایت فی ژآک، نزدیک سله. دارای 539 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
منسوب به لیمون، چیزی که لیمو در آن انداخته باشند چون سکنجبین لیمونی که بجای سرکه در آن لیمو می اندازند، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(لَ نی ی)
منسوب به لبوان، بطنی از معافر و آن لبوان بن مالک بن الحرث است. (انساب سمعانی ورق 494)
لغت نامه دهخدا
(بَ وی ی)
منسوب به لیبیا و لوبیه
لغت نامه دهخدا
(بِ)
پیترو. نقاش و رسام ایتالیائی، مولد پادو (1605-1687)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لیوانی
تصویر لیوانی
منسوب به لیوان آنچه در لیوان ریزند بستنی لیوانی
فرهنگ لغت هوشیار
لیمویی منسوب به لیمون، چیزی که لیمو در آن انداخته باشند چون سکنجبین لیمونی که بجای سرکه درآن لیمو اندازند
فرهنگ لغت هوشیار
عنوانی است تحقیر آمیز و دشنام گونه که به فاحشه های زشت و پست دهند و گاه نیز برای تحقیر فواحش خوش سر و وضع اطلاق کنند، پست و پلید (به زنان اطلاق کنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیبرری
تصویر لیبرری
فرانسوی (کتابفروشی) ماتیکا نفروشی
فرهنگ لغت هوشیار