جدول جو
جدول جو

معنی لیاخو - جستجوی لغت در جدول جو

لیاخو
(خُ)
نام گنگباری (مجمع الجزایری) در اقیانوس منجمد شمالی نزدیک سواحل سیبری شرقی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی جزء دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت، واقع در 48هزارگزی باختری رودبار و دوازده هزارگزی امامزاده هاشم، در خاور سفیدرود، کوهستانی، معتدل و مالاریائی، دارای 397 تن سکنه، آب آن از سفیدرود و چشمه، محصول آنجا برنج، چای، ابریشم، لبنیات و زغال، شغل اهالی زراعت و گله داری و مکاری و راه آن مالرو است، قریۀ کوچک دولایم جزء این ده منظور شده است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
به لغت دیلمی اسم اماریطن است، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(لِ خَ)
مسکۀ گداخته با شیر. لواخه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
صاحب منصب قزاق که مجلس شورا را او بمباران کرد به امر محمد علی شاه، و عده ای از آزادی خواهان را بکشت
لغت نامه دهخدا