جدول جو
جدول جو

معنی لیاخه - جستجوی لغت در جدول جو

لیاخه(لِ خَ)
مسکۀ گداخته با شیر. لواخه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لاخه
تصویر لاخه
پینه، پاره
فرهنگ فارسی عمید
(لِ خَ)
مسکۀ گداخته با شیر. لیاخه. (از منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لِ غَ)
گول. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خُ)
نام گنگباری (مجمع الجزایری) در اقیانوس منجمد شمالی نزدیک سواحل سیبری شرقی
لغت نامه دهخدا
(خُ)
صاحب منصب قزاق که مجلس شورا را او بمباران کرد به امر محمد علی شاه، و عده ای از آزادی خواهان را بکشت
لغت نامه دهخدا
(لُ خَ)
اری. آنچه از دست یا دهان افتد از طعام گاه خوردن. (منتهی الارب ذیل اری)
لغت نامه دهخدا
(خَ / خِ)
پینه و پاره باشد. (برهان). وصله. درپی
لغت نامه دهخدا
تصویری از لیاقه
تصویر لیاقه
لیاقت در فارسی: آتاوی شایندگی ارزانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیاغه
تصویر لیاغه
گول مرد گول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاخه
تصویر لاخه
پینه پاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاخه
تصویر لاخه
((خِ))
پینه و پاره
فرهنگ فارسی معین
پاره، پینه، تکه، شاخه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
یک تار مو، تار رشته
فرهنگ گویش مازندرانی