جدول جو
جدول جو

معنی لکنوی - جستجوی لغت در جدول جو

لکنوی
(لَ نَ)
الشیخ محمد عبدالحلیم بن محمدامین الله اللکنوی الانصاری (1239-1285 هجری قمری). او راست: الاقوال الاربعه فی رد الشبهات المورده. حاشیه علی شرح نفیس ابن عوض قمرالاقمار علی نورالانوار شرح المنار. معین القائصین فی رد المغاطین. (معجم المطبوعات ج 2)
شیخ محمد عبدالباقی الانصاری اللکنوی. نزیل مدینه. او راست: المنح المدنیه فی مختارات الصوفیه. (معجم المطبوعات ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَکْ)
از نواحی هندوستان قریب به سرحد تبت. (حبیب السیر حالات سلاطین غور چ تهران ص 228، 229، 230 و 231)
لغت نامه دهخدا
(لُ نَ)
ملا حیدر. از شعرای هندوستان بود و در آغاز روانی تخلص میکرد، ولی به سبب لکنتی که در زبان داشت این تخلص برگزید. این بیت او راست:
ترک چشم او ز مستی هرچه با من راز گفت
غمزۀ غماز با آن شوخ یک یک بازگفت.
(قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(لُ نُ)
کوه لکنو، در کنار خلیج فارس مشرف به دریا واقع و در دامنۀ آن بندرعباس واقع است
لغت نامه دهخدا
(بَ رُلْ عُ)
ابوالعباس عبدالعلی محمد بن نظام الدین محمد اللکنوی انصاری مشهور به بحرالعلوم که در حوالی 1180هجری قمری می زیسته است. او راست: تنویر المنار، رسائل الارکان، فواتح الرحموت و... (از معجم المطبوعات)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لکنتی
تصویر لکنتی
عاجز و از کارمانده: اسب لکنت، فرسوده و قراضه: شمشیر لکنت
فرهنگ لغت هوشیار