جدول جو
جدول جو

معنی لکشمن - جستجوی لغت در جدول جو

لکشمن
(لَ مَ نَ)
و فی الرابع والعشرین قتل رام راون و قیل لکشمن اخورام کهنبکرن اخاراون و قهرا جمیع راکشس. (ماللهند بیرونی ص 204)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ)
و فی بشن دهرم قول مارکندیو عند ذکره الروحانیین ان کل واحد من براهم و کارتکیوبن مهادیو و لکشمی... و سببه ان لکشمی زوجه باسد یوتخلی عن بل بن بیروجن الملک المحبوس فی الارض السابعه کل سنه فی هذا الیوم و تخرجه الی الدنیا فیسمی بل راج، ای اماره بل. (ماللهند بیرونی ص 289)
لغت نامه دهخدا
پلوی شل شده، زمین شل و باتلاقی
فرهنگ گویش مازندرانی