جدول جو
جدول جو

معنی لَغو - جستجوی لغت در جدول جو

لَغو
حرف بی معنی، ترانس
دیکشنری عربی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لغو
تصویر لغو
باطل کردن، باطل، بی فایده، سخن بیهوده
فرهنگ فارسی عمید
(لُغْوْ)
نوعی زبان و سخن قومی. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
شهری به اندلس، مدینه لوغو و هی من زمن الرومانیین و لهاسور لایزال قائماً و علیه ابراج کثیره و قد استولی علی هذه البلده العرب، فیما استولوا علیه، (الحلل السندسیه ج 2 ص 59)
لغت نامه دهخدا
(سَج ج)
سخن گفتن، ناامید گردیدن، تر کردن اشکنه را از چربش، بانگ کردن سگ، لغی ّ. لاغیه. ملغاه. بیهوده گفتن. (منتهی الارب). نافرجام گفتن. (زوزنی) (تاج المصادر) ، خطا کردن در سخن. (منتهی الارب) ، لغا الشی ٔ، بطّل. (دزی)
لغت نامه دهخدا
(لَغْوْ)
سخن بیهوده. (منتهی الارب). لغی ّ. لغوی. سخن نافرجام. (دهار) (ترجمان القرآن جرجانی). باطل. (مهذب الاسماء). افکنده. به شمار نیامده. سقط. بی معنی. بیهوده. جرجانی گوید: ضم الکلام ما هو ساقط العبره منه و هو الذی لا معنی له فی حق ثبوت الحکم. (تعریفات). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لغو به فتح لام و سکون غین معجمه در لغت بیهوده و سخن باطل. کما فی مدار الافاضل و در تفسیر قشیری گفته که لغو آن چیزی است که آدمی را از یاد و ذکر خدا غافل سازد و پاره ای گفته اند: لغو چیزی باشد که موجب وسیله نزد خدا نشود. دیگری گفته لغو سخنی باشد که شنیدن آن موجب غفلت از ذکر و یاد حق گردد، (اصطلاح نحو) و در اصطلاح نحویان قسمی از ظرف است که آن را ملغی نامند و ضمن معنی ظرف بیان آن گذشت، (اصطلاح شرع) و لغو در اصطلاح شرع قسمی از سوگند باشد که بیان آن ضمن تفسیر لفظ یمین خواهد آمد ان شأاﷲ تعالی - انتهی: هر دو منزّهیم از لغو و تأثیم. (ترجمه تاریخ یمینی صص 448 -449). و امور لغو را عادت نکند. (مج-ال-س سع-دی).
گر از بنده لغوی شنیدی مرنج
جهاندیده بسیار گوید دروغ.
سعدی.
، هیچکاره از هر چیزی، خطا. لغی ّ. لغوی ّ، آنچه در حساب و شمار نیاید از شتربچه و گوسپند ریزه که در دیت داده شود به سبب حقارت و خردی وی. لغی ّ. (منتهی الارب) ، گناه. منه: قوله تعالی: لایؤاخذکم اﷲ باللغو فی ایمانکم (قرآن 225/2 و 89/5) ، ای بالاثم فی الخلف اذا کفرتم و بما لایعقد علیه القلب و هو کقولک بلی واﷲ لاواﷲ. (منتهی الارب) ، استثناء، یعنی در سوگند کلمه ان شأاﷲ گفتن. سوگندی که به قصد دل نباشد. (منتخب اللغات). جرجانی گوید: هو ان یحلف علی شی ٔ و هو یری انه کذلک و لیس کما یری فی الواقع هذا عند ابی حنیفه و قال الشافعی هی ما لایعقد الرجل قلبه علیه کقوله لا واﷲ و بلی واﷲ (تعریفات) : عقد، سوگندبدون لغو و استثناء. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لغو
تصویر لغو
سخن بیهوده، بی معنی، افکنده، بشمار نیامده، سقط، بیهوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لغو
تصویر لغو
((لَ غْ))
سخن بیهوده و باطل، آنچه که به حساب و شمار نیاید
فرهنگ فارسی معین
ابطال، الغا، باطل، بی فایده، بیهوده، بیهوده گویی، پوچ، عاطل، فسخ، مزخرف، مزخرف، ملغا، مهمل، نقض، واهی، یاوه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از لغو
تصویر لغو
يلغي
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از لغو
تصویر لغو
Rescindment, Abolishment, Annulment, Cancelation, Cancellation, Revocation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از لغو
تصویر لغو
abolition, annulation, résiliation, (FR) révocation
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از لغو
تصویر لغو
廃止 , 無効化 , キャンセル , 取り消し , 取り消し
دیکشنری فارسی به ژاپنی
لغو، پوچ
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از لغو
تصویر لغو
منسوخی , منسوخی , لغو
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از لغو
تصویر لغو
বিলোপ , বাতিল , বাতিল , প্রত্যাহার
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از لغو
تصویر لغو
การล้มเลิก , การยกเลิก , การยกเลิก , การยกเลิก , การเพิกถอน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از لغو
تصویر لغو
kufutwa, kufuta, (SW) kufutiliwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از لغو
تصویر لغو
kaldırma, iptal, (TR) iptal
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از لغو
تصویر لغو
废除 , 取消 , 撤销 , 撤销
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از لغو
تصویر لغو
ביטול , ביטול
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از لغو
تصویر لغو
폐지 , 무효화 , 취소 , 취소
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از لغو
تصویر لغو
समाप्ति , रद्दीकरण , निरस्तीकरण , रद्द , निरसन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از لغو
تصویر لغو
abolizione, annullamento, cancellazione, (IT) revoca
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از لغو
تصویر لغو
abolición, anulación, cancelación, rescisión, (ES) revocación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از لغو
تصویر لغو
afschaffing, annulering, intrekking, (NL) intrekking
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از لغو
تصویر لغو
скасування , скасування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از لغو
تصویر لغو
упразднение , аннулирование , отмена , отмена
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از لغو
تصویر لغو
zniesienie, unieważnienie, anulowanie, (PL) unieważnienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از لغو
تصویر لغو
Abschaffung, Aufhebung, Stornierung, Rücktritt, (DE) Widerruf
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از لغو
تصویر لغو
abolição, anulação, cancelamento, rescisão, (PT) revogação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از لغو
تصویر لغو
penghapusan, pembatalan, (ID) pembatalan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی