جدول جو
جدول جو

معنی لوورتور - جستجوی لغت در جدول جو

لوورتور
(وِ)
توسن. سیاستمدار و ژنرال هائی تی. مولد سن دمین گو و رئیس طاغیان سن دمینگو از 1796 تا 1802 میلادی ژنرال برونه ویرا بگرفت و او در فرانسه بمرد. (1803-1743)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اوورتور
تصویر اوورتور
قطعه موسیقی که در مقدمۀ اپرا یا آواز دسته جمعی نواخته می شود
فرهنگ فارسی عمید
(وَ)
لورانک. دبۀ روغن و ظرف برنجی باشد که روغن و امثال آن در آن کنند. (برهان)
لغت نامه دهخدا
فرانسوی پیش نوا، جد نوا یک قطعه موسیقی که در آغاز اپرا یا نمایش نواخته میشود، قطعه توصیفی مستقلی که موضوع یا داستان خاصی را بیان کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اوورتور
تصویر اوورتور
((وِ))
یک قطعه موسیقی که در آغاز اپرا یا نمایش نواخته می شود، قطعه توصیفی مستقلی که موضوع یا داستان خاصی را بیان کند
فرهنگ فارسی معین