پیچک، گیاهی صحرایی با برگ های کوچک دندانه دار و گل هایی به شکل زنگوله و به رنگ آبی، سفید یا سرخ کم رنگ. بیشتر در کشتزارها می روید و روی زمین می خزد یا به گیاه های مجاور خود می پیچد و بالا می رود و به هر گیاهی که بپیچد آن را پژمرده و خشک می کند، هر چیز پیچیده و گلوله شده از نخ، ابریشم و مانند آن، انواع گیاهان که به درختان و اشیای مجاور خود بپیچند و بالا بروند
پیچک، گیاهی صحرایی با برگ های کوچک دندانه دار و گل هایی به شکل زنگوله و به رنگ آبی، سفید یا سرخ کم رنگ. بیشتر در کشتزارها می روید و روی زمین می خزد یا به گیاه های مجاور خود می پیچد و بالا می رود و به هر گیاهی که بپیچد آن را پژمرده و خشک می کند، هر چیز پیچیده و گلوله شده از نخ، ابریشم و مانند آن، انواع گیاهان که به درختان و اشیای مجاور خود بپیچند و بالا بروند
توماس. یکی از حواریون دوازده گانه عیسی (ع). (روضهالمناظر ابن شحنه از یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (از ترجمه دیاتسارون ص 57 از یادداشت ایضاً). یکی از حواریین عیسی. (المدهش ابن جوزی از یادداشت ایضاً). در یونانی او را ددیمس گویند. هر دو لفظ به معنی توأم می باشد، یکی از رسولان بود. (انجیل متی 10:3. انجیل یوحنا 20:24). محتمل است که مثل سایر رسولان از اهل جلیل بوده اما محل تولد و وض-ع دعوت و هدایت شدن او معلوم نیست. (انجیل لوقا 6:13-15). از قرار معلوم شخص تندحوصله و تندمزاج بود لکن دموی مزاج نبود و در غایت میل و حرارت خود را به مسیح تسلیم نمود و حاضر بود که مطالبی را که برای او حتمی الوقوع باشد قبول کند. (انجیل یوحنا 11:16 و 14:5 و 6). با وجود اینها شخصی دیرباور بود که تا مطالب را بعینه مشاهده نمی کرد قبول نمی نمود. چنانکه مشاهده میشود در قیامت عیسی مسیح شک داشت. (انجیل یوحنا 20:19-29) (از قاموس کتاب مقدس).... اما توما که یکی از آن دوازده (شاگردان) بود و او را توأم می گفتند وقتی که عیسی آمد با ایشان نبود. پس شاگردان دیگر بدوگفتند خداوند را دیده ایم. بدیشان گفت تا در دو دستش جای میخها نبینم و انگشت خود را در جای میخها نگذارم و دست خود را بر پهلویش ننهم ایمان نخواهم آورد. وبعد از هشت روز باز شاگردان با توما در خانه ای جمع بودند و درها بسته بود که ناگاه عیسی آمد... پس به توما گفت: انگشت خود را به اینجا بیاور و دستهای مرا ببین... توما در جواب وی گفت: ای خداوند من و ای خدای من... (انجیل یوحنا باب 20). رجوع به توماس و تاریخ ایران باستان ج 3 ص 263 و قاموس الاعلام ترکی شود
توماس. یکی از حواریون دوازده گانه عیسی (ع). (روضهالمناظر ابن شحنه از یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (از ترجمه دیاتسارون ص 57 از یادداشت ایضاً). یکی از حواریین عیسی. (المدهش ابن جوزی از یادداشت ایضاً). در یونانی او را ددیمس گویند. هر دو لفظ به معنی توأم می باشد، یکی از رسولان بود. (انجیل متی 10:3. انجیل یوحنا 20:24). محتمل است که مثل سایر رسولان از اهل جلیل بوده اما محل تولد و وض-ع دعوت و هدایت شدن او معلوم نیست. (انجیل لوقا 6:13-15). از قرار معلوم شخص تندحوصله و تندمزاج بود لکن دموی مزاج نبود و در غایت میل و حرارت خود را به مسیح تسلیم نمود و حاضر بود که مطالبی را که برای او حتمی الوقوع باشد قبول کند. (انجیل یوحنا 11:16 و 14:5 و 6). با وجود اینها شخصی دیرباور بود که تا مطالب را بعینه مشاهده نمی کرد قبول نمی نمود. چنانکه مشاهده میشود در قیامت عیسی مسیح شک داشت. (انجیل یوحنا 20:19-29) (از قاموس کتاب مقدس).... اما توما که یکی از آن دوازده (شاگردان) بود و او را توأم می گفتند وقتی که عیسی آمد با ایشان نبود. پس شاگردان دیگر بدوگفتند خداوند را دیده ایم. بدیشان گفت تا در دو دستش جای میخها نبینم و انگشت خود را در جای میخها نگذارم و دست خود را بر پهلویش ننهم ایمان نخواهم آورد. وبعد از هشت روز باز شاگردان با توما در خانه ای جمع بودند و درها بسته بود که ناگاه عیسی آمد... پس به توما گفت: انگشت خود را به اینجا بیاور و دستهای مرا ببین... توما در جواب وی گفت: ای خداوند من و ای خدای من... (انجیل یوحنا باب 20). رجوع به توماس و تاریخ ایران باستان ج 3 ص 263 و قاموس الاعلام ترکی شود
دهی از دهستان شیروان بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام، واقع در 29هزارگزی جنوب چرداول، کنار راه اتومبیل رو شیروان به زنگوان، کوهستانی و گرمسیر، دارای 300 تن سکنه، آب آن از رود خانه کلان، محصول آنجا غلات، ذرت، پنبه، لبنیات و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی از دهستان شیروان بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام، واقع در 29هزارگزی جنوب چرداول، کنار راه اتومبیل رو شیروان به زنگوان، کوهستانی و گرمسیر، دارای 300 تن سکنه، آب آن از رود خانه کلان، محصول آنجا غلات، ذرت، پنبه، لبنیات و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
دهی جزء دهستان جمعآبرود بخش حومه شهرستان دماوندواقع در هزارگزی جنوب خاوری دماوند و ده هزارگزی جنوب راه شوسۀ طهران به مازندران، کوهستانی و سردسیر، دارای 500 تن سکنه، آب آن از قنات و چشمه سار، محصول آنجا غلات و قیسی، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و معدن گچ دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان جمعآبرود بخش حومه شهرستان دماوندواقع در هزارگزی جنوب خاوری دماوند و ده هزارگزی جنوب راه شوسۀ طهران به مازندران، کوهستانی و سردسیر، دارای 500 تن سکنه، آب آن از قنات و چشمه سار، محصول آنجا غلات و قیسی، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و معدن گچ دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)