جدول جو
جدول جو

معنی لوقوما - جستجوی لغت در جدول جو

لوقوما
نوعی از قروح چشم
لغت نامه دهخدا
لوقوما
لاتینی تازی گشته چشمریش از بیمار های چشم نوعی از قروح چشم
تصویری از لوقوما
تصویر لوقوما
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رجوع به قولوبیا شود
لغت نامه دهخدا
یکی از حواریین عیسی، (المدهش ابی الفرج ابن جوزی)، مصنف یکی از اناجیل اربعه، صاحب انجیل لوقا، در قاموس مقدس آمده: مصنف یکی از اناجیل و بعید نیست که این همان لوقا باشد که پولس او را طبیب محبوب مینامد و از اهل ختنه اش امتیاز میدهد، (کولسیان 4:11 و 14)، مصنف انجیلی که به اسم او مسمی است و مصنف کتاب اعمال حواریون نیز اوست و در اغلب سفرهائی که در کتاب اعمال مذکور است با پولس همدست و همقدم میبود لهذا لفظ رفتیم در اعمال رسولان 16:11، اول کلمه ای است که دلالت میکند بدینکه او در سفر ترواس و سفر اول مکادونیه با پولس مصاحب بوده، پس از اینکه به فیلیپی رسیدند مفارقت موقتی در میان ایشان اتفاق افتاد، ولی باز در هنگامی که پولس به عزم اورشلیم به کشتی می نشست، هر دو مجدداً در فیلیپی با هم مصاحبت داشتند و از آن وقت به بعد در کارها و سفرهای دریا و مصائب دیگر تا انتهای محبوسی اول پولس در رومیه بااو مصاحبت میکرد، (اعمال رسولان 17: و 20:5 و 6 و 13:16 و 21:1-28 فلیمون 24: دوم تیموتاوس:11)، تاریخ شخصی او پیش از مصاحبت با پولس و بعد از آن نامعلوم است یا مبنی بر روایات مجهوله و غیرمعینه است، در تحریرات خود حتی الامکان از خود ذکری نکرده و شکی نیست که او به واسطۀ دانشمندی و حکم و امانت و پیشۀ طبابتش برای کلیسای سلف نهایت مفید و نافع بود، علاوه بر این ترکۀ ثمین و گرانبهائی که قصد از نوشته های او باشد برای جهان باقی گذارده است، (قاموس کتاب مقدس)،
انجیل لوقا: گویند که این شخص انجیل خود را به هدایت پولس که مصاحب اغلب از سفرهای او بود نگاشت انظار وسیعه و عمومیت روح و موضوع او همچو حواری جلیل القدری است که به قبایل فرستاده شده، مسیح در انجیل او همچو دوست بسیار مهربان عاصیان و مخلص جهان مذکور است و چنانکه معلوم است برای تیوفلس که یکی از اشراف یونان و یا از اعیان رم بوده است نگاشته، تاریخ آن به زعم عمومی تخمیناً 63 م، است، (قاموس کتاب مقدس)
نام پدر قسطا باشد و ایشان دو حکیم بوده اند در یونان، (برهان)، اینکه صاحب برهان گوید که برخی گویند قسطا کتابی است که لوقا تصنیف کرده است در احکام دین آتش پرستی و آن را قسطای لوقا خوانند، بر اساسی نیست:
هر کسی چیزی همی گوید به تیره رای خویش
تا گمان آید که او قسطای بن لوقاستی،
ناصرخسرو،
به قسطاسی بسنجم راز موبد
که جوسنگش بود قسطای لوقا،
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(وَ گُکَ دَ)
مرکّب از: لو + ما، اگرنه. و هی بمنزله لولا، تقول لوما تأتینا بالملائکه. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نوعی از شراب است که به عربی مرز نامند، (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
نیک اندوهگین و شکسته حال. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بسیارحزن. (تاج المصادر بیهقی). سخت اندوهناک و پریشان حال. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
ناحیۀ قدیم آسیای صغیر بین کاریه و پامفیلیه
لغت نامه دهخدا
لوبیا، لوبیاست و آن غله ای باشد معروف که آن را در دواها به کار برند، و لویا هم میگویند وعربان دجر خوانند، (برهان)، و رجوع به لوبیا شود
لغت نامه دهخدا
(دَ)
دوقو. دوقوس. تخم گزربری. (یادداشت مؤلف). رجوع به دوقو شود
لغت نامه دهخدا
(مَ مَ)
ارض موقومه، زمینی که گیاه آن خورده شده و پاسپرده شده باشد. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
در برهان قاطع نام پدر ارسطو ضبط شده و آن غلط و تصحیف نخوماخس یا نکوماخس یا نقوماخس است
لغت نامه دهخدا
آذریون و آن بیخ خاری است که به شیرازی چوبک اشنان خوانند، (برهان) (تحفۀ حکیم مؤمن) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
عقرب بحری است، (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
رجوع به قولوبیا شود
لغت نامه دهخدا
گیاهی است از تیره پروانه واران که دسته خاصی را بنام دسته لوبیاها در این تیره بوجود میاورد. این گیاه پیچنده و بالارونده است. برگهایش مرکب سه تایی است. گلهایش کوچک و غالبا سفید رنگ و گل آذینش خوشه یی است. در حدود 60 گونه از این گیاه شناخته شده که غالبا در نواحی معتدل و یا گرم میرویند. لوبیا در اغلب نقاط ایران کشت میشود و اقسام مختلف آن در اغذیه مصرف میگردد. میوه لوبیا جزو میوه های بنام است و در هر غلاف آن چندین دانه موجود است. اقسام مختلفی که در ایران کشت میشوند عبارتند از: لوبیای مرمری لوبیای قرمز لوبیای چشم بلبلی لوبیای رسمی لوبیای چینی فصولیه لوبیاء. یا لوبیای چینی. لوبیای ژاپنی یا لوبیای دریایی. گیاهی است از تیره اسفناجیان که در سواحل دریاها میروید. ساقه ها و برگهایش متقابل گلهایش عاری از جام و میوه اش کپسولی شکل است. در حدود 8 گونه از این گیاه شناخته شده است. از خاکستر این گیاه سود (کربنات سدیم) بدست میاورند خریس قلی. یا لوبیای ژاپنی. گونه ای لوبیا که ارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و گاهی تا یک متر است. برگهایش متناوب و مرکب از سه برگچه است. گلهایش تقریبا سفید رنگ و متمایل به بنفش هستند. میوه اش زرد رنگ بطول 2 تا 6 سانتیمتر و بعرض 1 تا 5، 1 سانتیمتر است و در آن 2 تا 5 دانه قرار دارد. دانه لوبیای ژاپنی ببزرگی یک نخود ولی کمی مسطح است و گاهی کروی میباشد. درازیش 6 تا 7 میلیمتر و پهنایش 4 تا 6 میلیمتر است. رنگ دانه لوبیای ژاپنی ممکنست سفید یا زرد یا قرمز و یا برنگهای دیگر باشد، لوبیای ژاپنی گیاهی بسیار مفید است بطوریکنه امروزه از لحاظ اهمیت فراوانی که درتغذیه انسان دارد در غالب نقاط کشت میشود لوبیای چینی فول صویه سویا. یا لوبیای سبز. قسمی لوبیا که فقط بمنظور استفاده از میوه اش در حالیکه هنوز دانه ها نارس میباشند کشت میشود. میوه نارس لوبیا که بشکل میوه باقلا سبزرنگ است در اغذیه مصرف میگردد. یا لوبیای سفید. لوبیای مرمری یا لوبیای فرنگی. قسمی لوبیاکه درعهد ناصر الدنشاه بایران وارد شد ورواج یافت. یا لوبیای مرمری. گونه ای لوبیا که دانه هایش سفید رنگ است لوبیای سفید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لزوما
تصویر لزوما
ضرورتاً، اضطراراً، باید بایست فریچپان ضروره وجوبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوما
تصویر لوما
اگر نه چرا نه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوطوما
تصویر قوطوما
یونانی تازی گشته آذریون چوبک اشنان (گویش شیرازی) از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
الزاماً، بالضروره، ضرورتاً، وجوباً
فرهنگ واژه مترادف متضاد