جدول جو
جدول جو

معنی لوزلوزی - جستجوی لغت در جدول جو

لوزلوزی
(لَ / لُو لَ / لُو)
لوزی لوزی. به قطعات لوزی شکل
لغت نامه دهخدا
لوزلوزی
بقطعات لوزی شکل لوزی لوزی
تصویری از لوزلوزی
تصویر لوزلوزی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نام موضعی به لاریجان مازندران، (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 114)
لغت نامه دهخدا
نام قدیم بلوکی در زاگرس که میان بغداد و کرمانشاهان کنونی واقع است، (از ترجمه تاریخ ایران سرپرسی سایکس ص 88) (از ایران باستان ج 1 ص 116)، نام ساکنین این نواحی
لغت نامه دهخدا
(وِزْ وِ)
در تداول، موی وزکرده و ژولیده و دارای جعدهای بسیار ریز و نامرتب. (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ لغات عامیانۀ جمال زاده)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لولویی
تصویر لولویی
مرواریدی
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به لولو. دارای لولو مرواریدی: جامه لولوی، لولو فروش، شیوه ایست از خط: واین آلت (قلم) که یاد کرده آمد سه گونه نهاده اند: یکی محرف تمام و آن خط کز آن آید آنراالجینی خوانند یعنی خط زرین و سوم محرف تمام و مستوی و آن خط کز آن قلم آید آنرا لولوی خوانند یعنی مرواریدین، قسمیظبله مرواریدک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وزوزی
تصویر وزوزی
موی وز کرده وژولیده ودارای جعدهای بسیار ریز و نامرتب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وزوزی
تصویر وزوزی
((وِ وِ))
موی مجعد با فرهای ریز و بسیار
فرهنگ فارسی معین
کوچک اندام و پرفیس و افاده
فرهنگ گویش مازندرانی