جدول جو
جدول جو

معنی لودیانه - جستجوی لغت در جدول جو

لودیانه
(لَ)
نام موضعی میان سهرند (سرهند) و شاه جهان آباد هندوستان
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوگیانه
تصویر سوگیانه
لباس ماتم، جامۀ عزا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دودخانه
تصویر دودخانه
دودمان، خانواده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوندانه
تصویر لوندانه
به روش لوندان، همچون لوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
به روش کودکان مانند کودکان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مودبانه
تصویر مودبانه
از روی ادب مانند اشخاص مؤدب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شادیانه
تصویر شادیانه
از روی شادی و خوشحالی، توام با شادی، جشنی که از روی شادی و نشاط می گیرند، ساز و دهلی که در جشن و شادمانی می نوازند، مژدگانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رودخانه
تصویر رودخانه
جای رود، بستر رود، مجرای رود، نهر بزرگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موریانه
تصویر موریانه
نوعی حشره با آرواره های قوی که به صورت اجتماعی زندگی کرده و از چوب تغذیه می کند
چوب خوٰارک، تافشک، رشمیز، رونجو، ریونجو، لبنگ، دیوک، ارضه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صوفیانه
تصویر صوفیانه
به طریق صوفیان، به شیوه و روش صوفیان، همچون صوفیان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از روزیانه
تصویر روزیانه
روزی، رزق و خوراک هرروزه، غذای روزانه، توشه، نصیب، قسمت
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
به راستی. با درستی. با صدق و صفا و راستی: لوطیانه بگو، با کمال صداقت بگوی. لوطیانه به ما بگو ببینم این کار را تو کرده ای یا دیگری ؟
لغت نامه دهخدا
داشوار (گویش تهرانی) همچون لوطیان باصدق و صفا براستی: اما لوطیانه بگو من ارسلانم وجانت را خلاص کن خ
فرهنگ لغت هوشیار
با ادب ادبمندانه با ادب از روی ادب و تربیت: مودبانه پیش رفت وسلام گفت. بطور ادب و خوشروئی و با ملاطفت
فرهنگ لغت هوشیار
زنگاری که آهن و فولاد را ضایع میکند بطوریکه از صیقل کردن برطرف نشود، حشره ای مانند مورچه که خوراک آن چوب است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوندانه
تصویر لوندانه
همچون لوند مانند لوندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
بچه گانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طوطیانه
تصویر طوطیانه
مانند طوطی همچون طوطیان
فرهنگ لغت هوشیار
سوفیانه درویشانه همچون صوفیان به طریق صوفیان: سماع صوفیانه، به شیوه صوفیان: صوفیانه عمل می کند، بحری از اصول موسیقی و آن سه ضربی است، سر انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رودخانه
تصویر رودخانه
زمینی که سیلاب رود در آن جاری باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شادیانه
تصویر شادیانه
از روی خوشحالی و شادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوگیانه
تصویر سوگیانه
لباس ماتم و جامه عزا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رودخانه
تصویر رودخانه
((نِ))
رود، نهر بزرگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شادیانه
تصویر شادیانه
((نِ یا نَ))
آن چه از روی شادی باشد، شاد، عیش، طرب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صوفیانه
تصویر صوفیانه
((یِ))
همچون صوفیان، به شیوه صوفیان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
((دَ نِ))
مانند کودکان بودن مجازاً، غیرمنطقی، نامعقول
فرهنگ فارسی معین
((نِ))
حشره ای است از راسته آرکیپترها که نزدیک به راسته رگ بالان است. موریانه حشره ای است اجتماعی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تودگانه
تصویر تودگانه
عامیانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
Baby, Childish, Childlike, Childishly, Infantile
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مودبانه
تصویر مودبانه
Urbanely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
bebê, infantil, de maneira infantil
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مودبانه
تصویر مودبانه
de forma urbana
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
Baby, kindisch, kindlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کودکانه
تصویر کودکانه
dziecięcy, dziecinnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مودبانه
تصویر مودبانه
uprzejmie
دیکشنری فارسی به لهستانی