جدول جو
جدول جو

معنی لوده - جستجوی لغت در جدول جو

لوده
شوخ، خوش طبع
کواره، سبد بزرگ
تصویری از لوده
تصویر لوده
فرهنگ فارسی عمید
لوده
خوش طبع، آنکه سخنان خنده آور گوید برای لذت خویش و دیگران بخلاف مسخره که برای دیگران گوید تا چیزی بدو دهند
فرهنگ لغت هوشیار
لوده
((لَ دِ))
سبد، کواره
تصویری از لوده
تصویر لوده
فرهنگ فارسی معین
لوده
خوش طبع، بذله گوی
تصویری از لوده
تصویر لوده
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آلوده
تصویر آلوده
مالیده بچیزی آغشته، ملوث کثیف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
آنکه یا آنچه به چیزی پاک یا ناپاک آغشته شده، آنکه به وضعیتی بد دچار شده، آغشته، مالیده به چیزی، ناپاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
((دِ))
مالیده به چیزی، آغشته، آغشته شده، کثیف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آلوده
تصویر آلوده
Polluted, Tainted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
загрязненный , загрязнённый
دیکشنری فارسی به روسی
verschmutzt, verunreinigt
دیکشنری فارسی به آلمانی
забруднений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
zanieczyszczony, skażony
دیکشنری فارسی به لهستانی
poluído, contaminado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
inquinato, contaminato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
มลพิษ , สกปรก
دیکشنری فارسی به تایلندی
بشكلٍ صوتيٍّ , متطفّلٌ
دیکشنری فارسی به عربی
प्रदूषित
دیکشنری فارسی به هندی
汚染された , 汚れた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سوده
تصویر سوده
(دخترانه)
نام شهری در نزدیکی بغداد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لواده
تصویر لواده
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام جد گروهی از سپاهیان کیخسرو پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دوده
تصویر دوده
آل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هوده
تصویر هوده
(دخترانه)
راست، درست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از توده
تصویر توده
جماعت، ملت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کوده
تصویر کوده
مجموعه
فرهنگ واژه فارسی سره