جدول جو
جدول جو

معنی لواهس - جستجوی لغت در جدول جو

لواهس
(لَ هَِ)
جمع واژۀ لاهس. (اقرب الموارد). شتابکاران چابک دستان. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لواحس
تصویر لواحس
خوردنده، آکل
فرهنگ فارسی عمید
(لَ)
جمع واژۀ لاهیه. شواغل
لغت نامه دهخدا
(هَِ)
جاسوس. چغل. دوبهمزن. مخبر. سخن چین
لغت نامه دهخدا
(لَ)
چشیدنی. یقال: ماذقت لواساً، نچشیدم چشیدنی را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لَوْ وا)
شیرینی و جز آن جوینده جهت خوردن. (منتهی الارب). آنکه بر خوان هر چیزی میجوید و میخورد. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(نَ هَِ)
ظاهراً جمع واژۀ ناهسه است، اما در فرهنگهای عربی به دسترس ما چنین جمعی دیده نشد: به ضیافت خانه عقارب نواهس و حیات لواحس بشتافت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 456). و رجوع به نهس شود
لغت نامه دهخدا
(لُ سَ)
لقمه یا طعام کمتر از لقمه. (منتهی الارب). لقمه. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(لَ هَِ)
جمع واژۀ لاهب. آتشهای شعله زن. (غیاث)
لغت نامه دهخدا
(لَ حِ)
جمع واژۀ لاحس: به ضیافت خانه عقارب نواهس و حیات لواحس بشتافت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 456)
لغت نامه دهخدا
(تَ رَتْ تُ)
شتاب رفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
جمع لاهی، جمع لاهیه، باز دارنده ها جمع لاهی و لاهیه بازدارنده ها شواغل
فرهنگ لغت هوشیار
چشیدنی چلاس کسی را گویند که از هر خوراک و شیرینی وزن بهره ای خواهد
فرهنگ لغت هوشیار
جمع لاحس، خورندگان لیسندگان جمع لاحس: به ضیافت خانه عقارب نواهس و حیات لواحس بشتافت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لواسه
تصویر لواسه
نواله گراس کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لواهب
تصویر لواهب
جمع لاهب، آتش های فراوان جمع لاهب و لاهبه آتشهای شغله زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لواهب
تصویر لواهب
((لَ هِ))
جمع لاهب و لاهبه، آتش های شعله زن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لواهی
تصویر لواهی
((لَ))
جمع لاهی و لاهیه، بازدارنده ها، شواغل
فرهنگ فارسی معین
رخت لباس
فرهنگ گویش مازندرانی