جدول جو
جدول جو

معنی لواب - جستجوی لغت در جدول جو

لواب
تشنگی
تصویری از لواب
تصویر لواب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جواب
تصویر جواب
پاسخ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بواب
تصویر بواب
دربان دربان نگهبان در سرای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دواب
تصویر دواب
چهار پایان، حیوانات بارکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زواب
تصویر زواب
برگشتگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثواب
تصویر ثواب
مزد، پاداش، جزاء کار خوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواب
تصویر جواب
پاسخ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اواب
تصویر اواب
توبه کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواب
تصویر خواب
حالت آسایش و راحتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواب
تصویر تواب
توبه پذیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شواب
تصویر شواب
جمع شابه، زنان جوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعاب
تصویر لعاب
بسیار بازیگر، بازیکن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لواش
تصویر لواش
نوعی نان بسیار نازک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لواط
تصویر لواط
آمیزش جنسی مرد با پسر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوشاب
تصویر لوشاب
آب تیرۀ آمیخته با لای و لجن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صواب
تصویر صواب
مقابل خطا، راست و درست، حق، لایق، سزاوار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لشاب
تصویر لشاب
زمینی که در آن آب بایستد و علف و نی بروید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نواب
تصویر نواب
نایب ها، وکیل ها، گماشتگان، جمع واژۀ نایب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تواب
تصویر تواب
بازگشت کننده از گناه، توبه کننده، بخشایندۀ گناه، ارزانی دارندۀ توبه، توبه پذیرنده، از صفات باری تعالی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لعاب
تصویر لعاب
آب دهن، بزاق
هر مایعی که اندکی غلیظ و چسبنده باشد
مادۀ شفاف یا رنگین که بر روی کاشی یا ظروف سفالی می دهند
روکش شیشه ای نیمه مذاب بر لایه ای از فلز که نقش محافظ در برابر واکنش های شیمیایی داشته و به عنوان تزئین به کار می رود
آهار
لعاب دادن: پوشش ظریف از لعاب به شیء سفالی یا فلزی دادن، غلیظ شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نواب
تصویر نواب
عنوانی که به شاهزادگان اطلاق می شد مثلاً نواب والا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لباب
تصویر لباب
برگزیده و خالص از هر چیز، لب، مغز چیزی مانند مغز بادام، گردو و امثال آن ها، عقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جواب
تصویر جواب
مقابل سؤال، پاسخ،
آنچه در مقابل خطاب، دعا، اعتراض، آزمون، معادلۀ ریاضی یا نامه گفته و نوشته می شود،
کنایه از جبران،
در علوم ادبی استقبال
جواب دادن (گفتن): پاسخ گفتن، پاسخ دادن
جواب شافی: پاسخ قاطع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صواب
تصویر صواب
راست، درست، مصلحت، ضد خطا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طواب
تصویر طواب
خشت پز آگور پز کوره پز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گواب
تصویر گواب
جای پست و نشیب، خانه چشم
فرهنگ لغت هوشیار
ناب برگزیده خالص و برگزیده از چیزی نفیس: باز باش ای باب بر جویای باب تا رسند از تو قشور اندر لباب. (مولوی لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعاب
تصویر لعاب
آب دهن که روان باشد بسیار بازیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لزاب
تصویر لزاب
درخت ارس سرو کوهی، جمع لزب، اندک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لغاب
تصویر لغاب
تیر هیچکاره، پر زرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لصاب
تصویر لصاب
جمع لصب، تنگه ها خرد شکاف ها
فرهنگ لغت هوشیار
جایی که در آن آب ایستاده ودر وی علف و نی بروید باتلاق، آب آلوده و کثیف مانند آب کشتارگاه و غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لواهب
تصویر لواهب
جمع لاهب، آتش های فراوان جمع لاهب و لاهبه آتشهای شغله زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوام
تصویر لوام
ملامت کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لواک
تصویر لواک
خاییدنی جویدنی
فرهنگ لغت هوشیار