جدول جو
جدول جو

معنی لهوات - جستجوی لغت در جدول جو

لهوات
(لَ هََ)
جمع واژۀ لهاه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لهات
تصویر لهات
زبان کوچک، عضو گوشتی کوچکی به شکل زبان که در بیخ حلق آویزان است، کنج، ملاز، ملازه، کده
کام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شهوات
تصویر شهوات
شهوت ها، چیزی را دوست داشتن و رغبت شدید به آن داشتن، جنبش نفس در طلب لذت و چیزهایی که دوست دارد، خواهش نفس ها، میلها و رغبت به درک لذت، میلها به جماع، جمع واژۀ شهوت
فرهنگ فارسی عمید
(لَ هََ)
جمع واژۀ لهجه. رجوع به لهجه شود
لغت نامه دهخدا
(مَ هََ)
جمع واژۀ مهاه. (منتهی الارب). رجوع به مهاه شود
لغت نامه دهخدا
الوف الوف الوف الوف در مراتب شانزده گانه عدد نزد فیثاغوریین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا از رسائل اخوان الصفا)
لغت نامه دهخدا
(لَ بُ)
جمع واژۀ لباه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
موضعی است. (منتهی الارب). جایگاهی است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
پور ارجاسب پور فیروزهفدهمین سلاطین ساسانیه. رجوع به حبیب السیر چ 1 تهران ج 1 ص 340 شود. و کلمه ظاهراً مصحف ’کوات’ (کواط) اول جاماسب پسر فیروز بیست ودومین پادشاه ساسانی است
لغت نامه دهخدا
(لَ هََ)
جمع واژۀ لهاه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ هََ)
جمع واژۀ صهوه. (منتهی الارب). رجوع به صهوه شود
لغت نامه دهخدا
(شَ هََ)
جمع واژۀ شهوه. (ترجمان علامۀ جرجانی) (اقرب الموارد). رجوع به شهوه شود، میلها و آرزوها. (ناظم الاطباء) ، اشتیاق و رغبت و خواهش هوا. (ناظم الاطباء) : بلذت علم از لذات ملک و شهوات دنیا قناعت نمود. (ترجمه تاریخ یمینی ص 424). هرکه ترک شهوات ازبهر قبول خلق داده است از شهوت حلال بشهوت حرام افتاده است. (گلستان). رجوع به شهوت و شهوه شود.
- شهوات نفسانی، میل و خواهش نفس و حرص و اشتیاق آن و طمع و اشتهای آن. (ناظم الاطباء).
- شهوات نفسانیه، شهوات نفسانی. (ناظم الاطباء). رجوع به شهوات نفسانی شود.
، حرص. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(قَ هََ)
جمع واژۀ قهوه. (اقرب الموارد). رجوع به قهوه شود
لغت نامه دهخدا
(لَهََ)
جمع واژۀ لهقه و لهق. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شهوات
تصویر شهوات
میلها و خواهشها و آرزوها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لهجات
تصویر لهجات
جمع لهجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لهات
تصویر لهات
زبان کوچک که در بیخ حلق قرار دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صهوات
تصویر صهوات
((صَ هَ))
جمع صهوه، بالای هرچیزی، جای نشستن سوار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شهوات
تصویر شهوات
((شَ هَ))
جمع شهوت
فرهنگ فارسی معین