جدول جو
جدول جو

معنی لهارد - جستجوی لغت در جدول جو

لهارد(لَ رُ)
دهی جزء دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین واقع در 36هزارگزی شمال باختری بوئین و 18هزارگزی راه عمومی. جلگه و معتدل. دارای 400 سکنه. آب آن از قنات. محصول غلات، چغندر قند و باغات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی گلیم و جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دهی از دهستان درجزین است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 530 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
از علمای انگلیسی علم آثار قدیمه. وی در تپۀ نمرود، محل کالاه یا کالح توریه پایتخت قدیم آسور، به حفریات پرداخت. مقر آسوربانی پال پادشاه آسور و حجاریهای برجستۀ بسیار کشف کرد (1845 میلادی). و نیز آثار قصر نینوا و آثار قصر ’سناخریب’ و ’تیگلات پی لیسر’ پادشاهان آسور را یافت و آنجا کتاب خانه درباری آسوربانی پال که بسیار مهم است یافته شد، این کتابخانه که منبع تمام نشدنی آگاهی به احوال آسور میباشد، اکنون در موزۀ بریتانیاست. (ایران باستان ج 1 ص 52). از روی اکتشافات وی در نینوا آسوری و بابلی بودن خط سوم کتیبه های هخامنشی ثابت گشته است. (ایران باستان ج 1 ص 47)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
دهی از دهستان بیشه سر بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در 7هزارگزی شمال خاوری شاهی و سه هزارگزی جنوب راه شوسۀ شاهی به ساری. دشت، معتدل، مرطوب و مالاریائی. دارای 190 تن سکنه. آب آن از رود خانه محلی و چشمه. محصول آن برنج، غلات، مختصر کنف، ابریشم و نیشکر. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان بافتن چادرشب و کرباس و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
نام شهری و مدینه ای است نامعلوم. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
سکچۀ وقت مرگ یا عام است. (منتهی الارب). هق هق. سکسکه
لغت نامه دهخدا
بیشۀ پردرختی در آلمان، که از طرف شمال تا وژ امتداد می یابد و 680 متر از سطح دریا ارتفاع دارد
لغت نامه دهخدا
نام روز بیست و پنجم از ماههای فارسی، (از فرهنگ شعوری ج 2 ص 426)، در اصل ارد میباشد، رجوع به ارد در همین لغت نامه و مجموعۀ ایرانشناسی شمارۀ 1 ص 57 شود
لغت نامه دهخدا
عنوان اشراف انگلیسی لرد: مراسله ای از لارد کلارندن وزیر امور خارجه انگلیس در جوف آن بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لهاد
تصویر لهاد
هکچه هکهک دم مرگ
فرهنگ لغت هوشیار