همان گنگ مذکور که به تازی قبهالارض گویند، روز و شب آنجا برابر است و بهشت گنگ نیز مینامند. (رشیدی). نام شهری است در حدود مشرق از بلاد ترک منسوب به خوبان و در آن شهر معبدی است مشهور به قندهار. (از برهان) : درآمد به آن شهر مینوسرشت که ترکانش خوانند گنگ بهشت. نظامی (اقبالنامه ص 200). و رجوع به حاشیۀ برهان قاطع چ معین و فرهنگ نظام و گنگ و گنگ دژ و بهشت گنگ شود، نام قلعه ای است که ضحاک در شهر بابل ساخته بود و چاه هاروت و ماروت در آنجا است و آن را بهشت گنگ نیز گویند. (برهان) (آنندراج). گنگ دژ. گنگ. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)
همان گنگ مذکور که به تازی قبهالارض گویند، روز و شب آنجا برابر است و بهشت گنگ نیز مینامند. (رشیدی). نام شهری است در حدود مشرق از بلاد ترک منسوب به خوبان و در آن شهر معبدی است مشهور به قندهار. (از برهان) : درآمد به آن شهر مینوسرشت که ترکانْش خوانند گنگ ِبهشت. نظامی (اقبالنامه ص 200). و رجوع به حاشیۀ برهان قاطع چ معین و فرهنگ نظام و گنگ و گنگ دژ و بهشت گنگ شود، نام قلعه ای است که ضحاک در شهر بابل ساخته بود و چاه هاروت و ماروت در آنجا است و آن را بهشت گنگ نیز گویند. (برهان) (آنندراج). گنگ دژ. گنگ. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین)