جدول جو
جدول جو

معنی لنکاک - جستجوی لغت در جدول جو

لنکاک
(لَ)
سخن زشت و ناخوش را گویند. (برهان). سخن درشت ناخوش. (اوبهی). درشت:
من با تو سخن به لابه گویم
از چه دهیم جواب لنکاک.
طیان مرغزی
لغت نامه دهخدا
لنکاک
سخن زشت و درشت سخن درشت و ناخوش: من با تو سخن بلابه گفتم از چه دهیم جواب لنکاک ک (طیان لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
لنکاک
((لَ))
سخن زشت و درشت
تصویری از لنکاک
تصویر لنکاک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لنگاک
تصویر لنگاک
سخن زشت، سخن درشت، برای مثال من با تو سخن به لابه گفتم / از چه دهیم جواب لنگاک (طیان - شاعران بی دیوان - ۳۱۶)
فرهنگ فارسی عمید
(لَ)
سخن ناخوش درشت. (آنندراج) :
من با تو سخن به لابه گویم
از چه دهیم جواب لنگاک.
طیان (از آنندراج).
(در برهان قاطع لنکاک ضبط است)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
ناحیتی است خرد به دیلمان از دیلم خاصه. (حدودالعالم)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
جمع واژۀ لکاک (علی لفظ الواحد) ، جمع واژۀ لیک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
موضعی است به دیار بنی عامر مربنی نمر را و بدانجا باغی باشد. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
بسیار گردیدن و فراهم آمدن موی. (از اقرب الموارد). بسیار گردیدن موی و فراهم آمدن: اعلنکک الشعر، بسیار گردید موی و فراهم آمد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
سخن درشت سخن زشت و درشت سخن درشت و ناخوش: من با تو سخن بلابه گفتم از چه دهیم جواب لنکاک ک (طیان لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لنکا
تصویر لنکا
روسی کرجی بلم
فرهنگ لغت هوشیار