جدول جو
جدول جو

معنی لمبوک - جستجوی لغت در جدول جو

لمبوک
دندان پوسیده، چوب پوسیده، لبالب، پر، سرشار
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ)
از جزایر اندونزی
لغت نامه دهخدا
(لُ مِ)
دهی از دهستان نوکندکا از بخش مرکزی شهرستان شاهی، واقع در پنج هزارگزی شمال شاهی و 1500گزی باختر راه شوسۀ شاهی به ساری و 250200گزی تهران میان سیاه رود و یوزباشی. دشت، معتدل، مرطوب و مالاریائی و دارای 490 تن سکنه. آب آن از رود خانه سیاه رود. محصول آنجا برنج، پنبه، کنف، غلات، کنجد و صیفی و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). نام موضعی به نوکندکای ساری. (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 121)
لغت نامه دهخدا
کرم چوب، بید چوب
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مزرعه ای در غرب بالا جاده ی کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب کرم خورده و پوک
فرهنگ گویش مازندرانی