دهی جزء دهستان مرکزی بخش آستانۀ شهرستان لاهیجان، واقع در ده هزارگزی شمال آستانه و هشت هزارگزی شمال پل سفیدرود. جلگه، معتدل، مرطوب و مالاریائی و دارای 817 تن سکنه. آب آن از نهر روشن منشعب از سفیدرود و استخر. محصول آنجا برنج، مختصر ابریشم و کنف. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. یک بقعه به نام آقا سیداکبر دارد و این ده از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) درن میگوید که لپوت یا لفوت نام قسمتی از البرز است در موضعی که جاده ای کوهستانی از بارفروش به تنگ واشی یا سوواشی بدان میگذرد. و معتقد است که آن همان لبوس یا لبوتس قدماست که امیر محمد بن سلطان شاه لاودی نام خود را از آن گرفته است. (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 158)
دهی جزء دهستان مرکزی بخش آستانۀ شهرستان لاهیجان، واقع در ده هزارگزی شمال آستانه و هشت هزارگزی شمال پل سفیدرود. جلگه، معتدل، مرطوب و مالاریائی و دارای 817 تن سکنه. آب آن از نهر روشن منشعب از سفیدرود و استخر. محصول آنجا برنج، مختصر ابریشم و کنف. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. یک بقعه به نام آقا سیداکبر دارد و این ده از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) درن میگوید که لپوت یا لفوت نام قسمتی از البرز است در موضعی که جاده ای کوهستانی از بارفروش به تنگ واشی یا سوواشی بدان میگذرد. و معتقد است که آن همان لبوس یا لبوتس قدماست که امیر محمد بن سلطان شاه لاودی نام خود را از آن گرفته است. (مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 158)
آن زن که فرزند دارد از شوهر پیشین. (مهذب الاسماء). زنی که از شوی دیگر بچه دارد، مرد گول بدخوی، ناقه که وقت دوشیدن بانگ و بی آرامی نماید، زن که نگاهش به یکجای نماند و بر آن باشد که هرگاه تو غافل شوی دیگری را اشاره کند. (منتهی الارب)
آن زن که فرزند دارد از شوهر پیشین. (مهذب الاسماء). زنی که از شوی دیگر بچه دارد، مرد گول بدخوی، ناقه که وقت دوشیدن بانگ و بی آرامی نماید، زن که نگاهش به یکجای نماند و بر آن باشد که هرگاه تو غافل شوی دیگری را اشاره کند. (منتهی الارب)
نام یکی از دهستانهای بخش سوادکوه شهرستان شاهی است. این دهستان در قسمت جنوب باختری شیرگاه و علیای دهستان بابل کنار واقع و منطقه ای است کوهستانی، جنگلی و دارای هوای مرطوب و معتدل. آب آن از سه رود خانه پی رود، کرسنگ و ازر حاصل میشود. محصول عمده این دهستان برنج و لبنیات. شغل ساکنین اهالی این دهستان زراعت و گله داری است. تابستان گله داران حدود ییلاقات و لوپی میروند. این دهستان از 21 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 8هزار نفر و قرای مهم آن به شرح ذیل است: نفت چال، بورخانی، گالش کلا، کسلیان، دهکلان و عالم کلا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نام یکی از دهستانهای بخش سوادکوه شهرستان شاهی است. این دهستان در قسمت جنوب باختری شیرگاه و علیای دهستان بابل کنار واقع و منطقه ای است کوهستانی، جنگلی و دارای هوای مرطوب و معتدل. آب آن از سه رود خانه پی رود، کرسنگ و ازر حاصل میشود. محصول عمده این دهستان برنج و لبنیات. شغل ساکنین اهالی این دهستان زراعت و گله داری است. تابستان گله داران حدود ییلاقات و لوپی میروند. این دهستان از 21 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 8هزار نفر و قرای مهم آن به شرح ذیل است: نفت چال، بورخانی، گالش کلا، کسلیان، دهکلان و عالم کلا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
نوعی نی تکمیل شده که مخصوص اروپائیان است. این ساز در موسیقی علمی نیز به کار برده میشود. با فلوت بسهولت میتوان صداهای مختلف را ایجاد کرد ولی چون فاقد پرده های مخصوص موسیقی ماست نواختن نغمه های ایرانی در روی این ساز مشکل است. (فرهنگ فارسی معین). - فلوتچی. رجوع به فلوتچی شود
نوعی نی تکمیل شده که مخصوص اروپائیان است. این ساز در موسیقی علمی نیز به کار برده میشود. با فلوت بسهولت میتوان صداهای مختلف را ایجاد کرد ولی چون فاقد پرده های مخصوص موسیقی ماست نواختن نغمه های ایرانی در روی این ساز مشکل است. (فرهنگ فارسی معین). - فلوتچی. رجوع به فلوتچی شود
درگذشتن در مال کسی بی او. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تفوت علیه فی ماله، فاته و به. و به علی متعدی شده است متضمن معنی غلبه باشد. (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد)
درگذشتن در مال کسی بی او. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) : تفوت علیه فی ماله، فاته ُ و به. و به علی متعدی شده است متضمن معنی غلبه باشد. (از محیط المحیط) (از اقرب الموارد)