جدول جو
جدول جو

معنی لفاظی - جستجوی لغت در جدول جو

لفاظی
(لَفْ فا)
زبان بازی. عمل لفّاظ
لغت نامه دهخدا
لفاظی
در تازی نیامده دازه پردازی، زبانبازی عمل و کیفیت لفاظ
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
فرهنگ لغت هوشیار
لفاظی
مربوط به لفظ، عمل بازی کردن با واژه ها، آوردن واژه های آهنگین یا دشوار برای فریفتن شنونده یا خواننده
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
فرهنگ فارسی معین
لفاظی
واژه بازی
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
فرهنگ واژه فارسی سره
لفاظی
البلاغة
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به عربی
لفاظی
Magniloquence
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
لفاظی
magniloquence
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
لفاظی
magniloquência
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
لفاظی
Wortgewandtheit
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به آلمانی
لفاظی
magniloquencja
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به لهستانی
لفاظی
высокопарность
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به روسی
لفاظی
величномовність
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
لفاظی
magniloquentie
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به هلندی
لفاظی
magnificencia verbal
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
لفاظی
अतिशयोक्ति
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به هندی
لفاظی
kata-kata yang muluk
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
لفاظی
لفافہ
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به اردو
لفاظی
মহিমান্বিত ভাষা
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به بنگالی
لفاظی
การพูดอวด
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به تایلندی
لفاظی
maneno ya kifahari
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
لفاظی
abartılı konuşma
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
لفاظی
壮大な言葉
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
لفاظی
magniloquenza
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
لفاظی
דִּבּוּר מְפֻרְזֵם
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به عبری
لفاظی
웅장한 말
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به کره ای
لفاظی
雄辩
تصویری از لفاظی
تصویر لفاظی
دیکشنری فارسی به چینی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لفظی
تصویر لفظی
مربوط به لفظ
فرهنگ فارسی عمید
(لِ)
تره. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لِ / لَ)
آبی است مر بنی ایاد را. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
منسوب به لفظ. مقابل معنوی. صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لفظی، عبارت است از آنچه به لفظ یعنی به تلفظ وابستگی داشته باشد، چنانچه گویند: مؤنث لفظی، عامل لفظی، تعریف لفظی و تأکید لفظی و غیر آن. و نزاع لفظی بر دو معنی اطلاق شود و بیان هر دو معنی ضمن بیان معنی لفظ جسم در ذکر اصطلاح متکلمان در سابق گذشت - انتهی:
اشتباهی هست لفظی در میان
لیک خود کو آسمان کو ریسمان.
مولوی.
، زبانی.
- زیرلفظی، آنچه به عروس هنگام قبول زوجیت برای گفتن لفظ ’بله’ از سوی داماد هدیه شود
لغت نامه دهخدا
(لُ ظَ)
آنچه از دهان بیرون اندازند، سخن از دهان بیرون افتاده. لفظ، پس مانده از هر چیزی. (منتهی الارب). تفاله. ثفل. کنجاره
لغت نامه دهخدا
تره از گیاهان تفیده از دهان بیرون انداخته دازه دان، برون نگر، زبان باز آنکه الفاظ را در ید قدرت خود دارد، آنکه بالفاظ بیش از معانی توجه دارد، زبان باز
فرهنگ لغت هوشیار
دازه ای منسوب به لفظ آنچه بلفظ (تلفظ) وابسته باشد مقابل معنوی: مونث لفظی عامل لفظی تعریف لفظی تاکید لفظی: اشتباهی هست لفظی در میان لیک خود کو آسمان کوریسمان ک (مثنوی نیک. 309: 6)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لفاظه
تصویر لفاظه
تفیده، تفاله، ته مانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لفاظ
تصویر لفاظ
((لَ فّ))
زبان باز، پرحرف
فرهنگ فارسی معین