جدول جو
جدول جو

معنی لعمرک - جستجوی لغت در جدول جو

لعمرک
(لَ عَرُ)
به جان تو. به زندگی و حیات تو. سوگند به عمر تو. به جان و زندگی تو. (ترجمان القرآن جرجانی). اشارت است بدین آیه: لعمرک اًنهم لفی سکرتهم یعمهون (قرآن 72/15) ، یعنی سوگند به حیات توای محمد! به درستی که کفار قوم تو همچو قوم لوط در گمراهی خویش حیران و سرگردانند. (غیاث) :
از لعمرک کلاه تشریفش
قم فانذر قبای تکلیفش.
سنائی.
با فترضی دل تباه کراست
با لعمرک دل گناه کراست.
سنائی.
برنهادۀ خدای در معراج
برسزد سرش از لعمرک تاج.
سنائی.
به سر او خدای را سوگند سنائی مقصود همین لعمرک است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ عَ)
سوگند به عمر من. سوگند به جان من. قسم به جان خودم: و لعمری این بزرگ بود ولیکن ایزد... مدّت ملوک طوایف را به پایان آورده بود. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
سوگند بعمر بمن بجان من قسم بجانم: و لعمری این بزرگ بود ولیکن ایزد... مدت ملوک طوایف را بپایان آورده بود
فرهنگ لغت هوشیار