جدول جو
جدول جو

معنی لعذمه - جستجوی لغت در جدول جو

لعذمه
درنگ کردن و توقف ورزیدن، سپسایگی رفتن، تأمل کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سَ بَ)
بریدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لَ ذَ می ی)
حریص. آزمند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(زُ)
درنگ کردن و توقف نمودن، بازداشتن. بازداشت، سپسایگی رفتن. پس پس رفتن، نیک نگریستن، تأمل کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لُ ذَ مَ)
مرد خانه نشین که به سفر نرود. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لهذمه
تصویر لهذمه
بریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لذمه
تصویر لذمه
خانه نشین، چسبیده
فرهنگ لغت هوشیار