جدول جو
جدول جو

معنی لعثمه - جستجوی لغت در جدول جو

لعثمه
(زُ)
درنگ کردن و توقف نمودن، بازداشتن. بازداشت، سپسایگی رفتن. پس پس رفتن، نیک نگریستن، تأمل کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

درنگ کردن و توقف ورزیدن، سپسایگی رفتن، تأمل کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لِ مَ)
هیئت دهان بندبستگی. گویند هی حسنه اللثمه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لثمه
تصویر لثمه
دهان بند بستگی
فرهنگ لغت هوشیار