جدول جو
جدول جو

معنی لشکرنویس - جستجوی لغت در جدول جو

لشکرنویس
در دورۀ صفوی تا قاجار، آنکه آمار و شمارۀ لشکریان و حساب جیره و مواجب آن ها را نگه دارد
تصویری از لشکرنویس
تصویر لشکرنویس
فرهنگ فارسی عمید
لشکرنویس
(رِ)
صاحب منصبی در اعمال حسابی دولت. دارندۀ منصبی از مناصب محاسباتی مالیۀ قدیم. منصبی از مناصب به زمان قاجاریه مختص محاسبات سپاه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لشکرنویسی
تصویر لشکرنویسی
شغل و عمل لشکرنویس
فرهنگ فارسی عمید
(لَ کَ نِ)
عمل لشکرنویس
لغت نامه دهخدا
(لَ کَ نِ)
معسکر و اردو. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(لَ کَ نِ)
رئیس لشکرنویسان: میرزا محمدخان لشکرنویس باشی. (المآثر و الاّثار ص 192)
لغت نامه دهخدا
عمل و شغل لشکر نویس: ملازمت رکن السلطنه معصوم بیک صفوی اختیار نموده منصب لشکرنویسی یافت
فرهنگ لغت هوشیار
عارض سالار سپاه، خزانه دار لشکر محاسب خزانه نظام (صفویان قاجاریان) : احمدی بیک لشکر نویس برادر محمدی بیک لشکر نویس در اوایل زمان شاه خواجه بیک شیرازی لشکر نویس بغایت معزز و معتبر در میان امرا و لشکریان صاحب اعتبار و ذواالاقتدار بوده... یا لشکرنویس فرد. لشکر نویسی که مامور نوشتن و تنظیم دفاتر فرد بود: امیر علم خان... سان لشکر خود را دیده بیست و پنج هزار جوان جنگ دیده... که هر یک رستم زال را بنظر در نمی آوردند لشکر نویسان فرد آن را به نظرخان عالیشان رسانیدند. بعد از ملاحظه فرد پنج نفر سرداررا با پنج هزار سوار... مقدمه الجیش لشکر مقرر نمود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لشکرنشین
تصویر لشکرنشین
لشکرگاه اردو معسکر
فرهنگ لغت هوشیار
رئیس لشکر نویسان: میرزا عبدالوهاب خان لشکر نویس باشی، عنوانی احترام آمیز برای لشکرنویس
فرهنگ لغت هوشیار