شراره، ریزۀ آتش که از زغال یا هیزم که در حال سوختن است جدا شود و به هوا بجهد، لخچه، جمره، ابیز، جذوه، سینجر، جرقّه، ضرمه، خدره، ایژک، ژابیژ، اخگر، جمر، بلک، آییژ، آلاوه، آتش پاره
شَرارِه، ریزۀ آتش که از زغال یا هیزم که در حال سوختن است جدا شود و به هوا بجهد، لَخچِه، جَمَرِه، اَبیز، جَذوِه، سَیَنجُر، جَرَقّه، ضَرَمِه، خُدرِه، ایژَک، ژابیژ، اَخگَر، جَمر، بِلک، آییژ، آلاوِه، آتَش پارِه
دهی جزء دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان، واقع در شش هزارگزی جنوب لنگرود و 4500گزی شوسۀ لنگرود به لاهیجان. کوهستانی، معتدل و دارای 210 تن سکنه. شیعه، گیلکی و فارسی زبانند. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا چای، لبنیات و مختصر برنج. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان شال بافی و راه آن مالرو است و در تابستان نصف اهالی به ییلاق سمام میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
دهی جزء دهستان مرکزی بخش لنگرود شهرستان لاهیجان، واقع در شش هزارگزی جنوب لنگرود و 4500گزی شوسۀ لنگرود به لاهیجان. کوهستانی، معتدل و دارای 210 تن سکنه. شیعه، گیلکی و فارسی زبانند. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا چای، لبنیات و مختصر برنج. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان شال بافی و راه آن مالرو است و در تابستان نصف اهالی به ییلاق سمام میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
درختی است بزرگ شبیه درخت چنار، بارش کوچک و سبز شبیه خرما شیرین اما ناخوش بوی و مزۀبرگش مایل به درازی، چوبش را اگر کسی بشکند و بوی کند خون از بینی او جاری گردد. دو تخمۀ آن را چون باهم منضم کنند هر دو التیام پذیرد و یک گردد. و عن اباقل الحضرمی: قال بلغنی ان نبیاً شکی الی الله تعالی الحفر فی اسنانه فاوحی الیه ان کل اللبخ. قیل کان سماً بفارس فنقل الی مصر فزالت سمیته. (منتهی الارب)
درختی است بزرگ شبیه درخت چنار، بارش کوچک و سبز شبیه خرما شیرین اما ناخوش بوی و مزۀبرگش مایل به درازی، چوبش را اگر کسی بشکند و بوی کند خون از بینی او جاری گردد. دو تخمۀ آن را چون باهم منضم کنند هر دو التیام پذیرد و یک گردد. و عن اباقل الحضرمی: قال بلغنی ان نبیاً شکی الی الله تعالی الحفر فی اسنانه فاوحی الیه ان کل اللبخ. قیل کان سماً بفارس فنقل الی مصر فزالت سمیته. (منتهی الارب)
دهی از دهستان تراکمه بخش کنگان، شهرستان بوشهر، واقع در 113 هزارگزی جنوب خاوری کنگان و 2500گزی راه فرعی لار به گله دار. جلگه، گرمسیر و مالاریائی. دارای 136 تن سکنه. شیعه. فارسی و ترکی زبان. آب آن از چاه، محصول آن غلات و تنباکو، شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی از دهستان تراکمه بخش کنگان، شهرستان بوشهر، واقع در 113 هزارگزی جنوب خاوری کنگان و 2500گزی راه فرعی لار به گله دار. جلگه، گرمسیر و مالاریائی. دارای 136 تن سکنه. شیعه. فارسی و ترکی زبان. آب آن از چاه، محصول آن غلات و تنباکو، شغل اهالی زراعت و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)