جدول جو
جدول جو

معنی لسپس - جستجوی لغت در جدول جو

لسپس(لِ سِ)
فردینان دو. سیاستمدار فرانسوی. مولد ورسای (1894-1805 میلادی). او کانال سوئز را حفر کرد و به حفر کانال پاناما نیز قیام کرد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سپس
تصویر سپس
از پس، از پی، پس از آن، بعد
فرهنگ فارسی عمید
(لُ)
گیاه نورسته که ستور خوردن تواند. (منتهی الارب). علف نورسته. (منتخب اللغات) ، گیاهی است سخت و درشت شبیه گاوزبان (یا آن لساس است کزنار و لیست به دواء من اوجاع السنهالناس و الابل و ینفع من الخفقان و حراره المعده و القلاع و ادواءالفم). (منتهی الارب). نباتی است. (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
(لُ)
نام قلعه ای از قلعه های زبید به یمن. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(سِ پَ)
پس و پستر و بعد، چنانکه گویند: از این سپس، یعنی پس از این و بعد از این. (برهان). بعد. (نصاب الصبیان). پس. (جهانگیری). پس و پستر و بعد. (غیاث) (شرفنامه) :
برادران منا زین سپس سیه مکنید
بمدح خواجۀ ختلان به جشنها خامه.
منجیک.
کنون گران شدم و سرد و نانورد شدم
از آن سپس که بخیری همی بپوشم ورد.
کسایی.
بدانست کش بخت برگشت و روز
نخواهد شدن زین سپس دلفروز.
فردوسی.
ز یزدان بجستی مرا زآن سپس
ترا داد یزدان فریادرس.
فردوسی.
خواجه بر تو کرد خواری آن سلیم و سهل بود
خوار آن خواری که بر تو زین سپس غوغا کند.
منوچهری.
زین سپس خادم تو باشم و مولایت
چاکر و بنده وخاک دو کف پایت.
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 166).
سپس باقر و سجاد روم در ره دین
تو بقر رو سپس عامه که ایشان بقرند.
ناصرخسرو.
سپس دیو به بیراه چنین چند روی
جز که بی راه ندانی نرود دیو رجیم.
ناصرخسرو (دیوان چ تقی زاده ص 300).
تا به پیش و سپس زین براقش ماند
اول و آخر هر ماه از آن گیردخم.
سوزنی.
زین سپس ابروار پاشم جان
کاین قدر فتح باب ماحضر است.
خاقانی.
زین سپس بر آسمان جوئیم اهل
زآنکه بر روی زمین جستیم نیست.
خاقانی (دیوان چ دکتر سجادی ص 747).
رونق سامانیان زآن سپس روی در نقصان نهاد. (ترجمه تاریخ یمینی).
اگر زمانه ز عدل تو آگهی یابد
از این سپس نکند رخت عمر ما یغما.
کمال الدین اسماعیل.
برو زین سپس گو سر خویش گیر
گرانی مکن جای دیگر بمیر.
سعدی (بوستان)
لغت نامه دهخدا
(لُ سُ)
شتربانان زیرک و ماهر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسپس
تصویر اسپس
یونجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لساس
تصویر لساس
نو رسته گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپس
تصویر سپس
بعد، پس، بعد از این
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لسس
تصویر لسس
شتربانان کاردان باربران کاردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سپس
تصویر سپس
((س پَ))
پس، بعد
فرهنگ فارسی معین
آن گاه، آن وقت، بعد، آن وقت، پس، پس ازآن
متضاد: قبل
فرهنگ واژه مترادف متضاد