جدول جو
جدول جو

معنی لزیقی - جستجوی لغت در جدول جو

لزیقی
(لُ زَ قی ی)
فی کلامه لزیقی، ای رطوبه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
لزیقی
بارانروی
تصویری از لزیقی
تصویر لزیقی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَ)
منسوب است به رزیق که محله ای است در مرو. (از لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
احمد بن عیسی جمال رزیقی مروزی. از اصحاب ابن المبارک است. وی از فضل بن موسی و یحیی بن واضح و جز او روایت دارد. (از لباب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
آذان الارنب. آذان الشاه. آذان الغزال. حکیم مؤمن در تحفه گوید: آذان الدب نیز گویند. برگش شبیه به برگ بارتنگ و کوچکتر و درشت و ساقش به سطبری انگشتی و زیاده بر ذرعی و تخمش به قدر فندق و نخود و خاردار و بر جامه می چسبد و لصیقی از این جهت گویند و در تنکابن معروف به کاش است در آخر اول گرم و خشک و محلل و جالی و طبیخ او با عسل جهت سرفۀ بارد و خشونت سینه و ضمادش با روغن گل سرخ جهت ضربان (؟) و ورم مقعد به غایت مفید و مغزش مبهی و غسول اوسرخ کننده رخسار است. (تحفۀ حکیم مؤمن). نباتی است معروف به آذان الارنب و آذان الغزال و آن نوع کوچک لسان الحمل است و گفته شد. (اختیارات بدیعی) ، باباآدم. اراقیطون
لغت نامه دهخدا
ابوالحسن علی بن ابی علی الزیقی، منسوب است به محلۀ زیق نیشابور، وی از احمد بن حفص و محمد بن یزید استماع کرد و ابومحمد شیبانی ازاو حدیث کرد و به سال 317 هجری قمری درگذشت، (از معجم البلدان)، رجوع به انساب سمعانی و زیق شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
متصل. ملازق. هو لزیقی، ای بجنبی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لصیقی
تصویر لصیقی
سگ زبان از گیاهان سگ زبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لزیق
تصویر لزیق
لیسک دریایی، جول باشه سرخپا
فرهنگ لغت هوشیار