دهی از دهستان لفوربخش مرکزی شهرستان شاهی واقع در 16هزارگزی جنوب باختری شیرگاه. کوهستانی، جنگلی، معتدل، مرطوب و مارلایائی و دارای 600 تن سکنه. آب آن از رود خانه ازر. محصول آنجا برنج و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی وراه آن مالرو است. در تابستان گله داران به ییلاق سربن و لرزنه میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی از دهستان لفوربخش مرکزی شهرستان شاهی واقع در 16هزارگزی جنوب باختری شیرگاه. کوهستانی، جنگلی، معتدل، مرطوب و مارلایائی و دارای 600 تن سکنه. آب آن از رود خانه ازر. محصول آنجا برنج و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی وراه آن مالرو است. در تابستان گله داران به ییلاق سربن و لرزنه میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
مرغی است و عرب آنرا حمر یا حمّر نامد. پرنده ای است سرخ رنگ به بزرگی گنجشک. (از یادداشتهای بخطمرحوم دهخدا). سقده، پرنده ای است سرخ رنگ به بزرگی گنجشک و به فارسی آنرا زورک گویند. (منتهی الارب)
مرغی است و عرب آنرا حُمَر یا حُمَّر نامد. پرنده ای است سرخ رنگ به بزرگی گنجشک. (از یادداشتهای بخطمرحوم دهخدا). سُقْده، پرنده ای است سرخ رنگ به بزرگی گنجشک و به فارسی آنرا زورک گویند. (منتهی الارب)
نام قصبه ای جزء دهستان قزقانچای بخش فیروزکوه شهرستان دماوند واقع در 39 هزارگزی شمال باختری فیروزکوه و 26 هزارگزی شمال راه شوسۀ فیروزکوه به تهران دارای 1500 تن سکنه شغل اهالی زراعت و نجاری و مکاری و راه مالرو است. مزرعۀ کهریز جزء این ده است و امامزاده ای دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) موضعی در حوالی آمل مازندران. (سفرنامۀ رابینو ص 40 بخش انگلیسی). رابینو لاریز را لزور گمان برده است. (بخش انگلیسی ص 130)
نام قصبه ای جزء دهستان قزقانچای بخش فیروزکوه شهرستان دماوند واقع در 39 هزارگزی شمال باختری فیروزکوه و 26 هزارگزی شمال راه شوسۀ فیروزکوه به تهران دارای 1500 تن سکنه شغل اهالی زراعت و نجاری و مکاری و راه مالرو است. مزرعۀ کهریز جزء این ده است و امامزاده ای دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1) موضعی در حوالی آمل مازندران. (سفرنامۀ رابینو ص 40 بخش انگلیسی). رابینو لاریز را لزور گمان برده است. (بخش انگلیسی ص 130)
مصغر لور، تلفظی از لر. لرک: لورکی در مجلس وعظ حاضر شد. واعظ میگفت: صراط از موی باریکتر باشد و از شمشیر تیزتر... لوری برخاست و گفت: مولانا! آنجا دارابزینی یا چیزی باشد که دست در آنجا زنند و بگذرند، گفت: نی. گفت: پس نیک به ریش خویش میخندی که اگر مرغ شوی از آنجا نتوانی پریدن. (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلین ص 158)
مصغر لور، تلفظی از لُر. لرک: لورکی در مجلس وعظ حاضر شد. واعظ میگفت: صراط از موی باریکتر باشد و از شمشیر تیزتر... لوری برخاست و گفت: مولانا! آنجا دارابزینی یا چیزی باشد که دست در آنجا زنند و بگذرند، گفت: نی. گفت: پس نیک به ریش خویش میخندی که اگر مرغ شوی از آنجا نتوانی پریدن. (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلین ص 158)