جدول جو
جدول جو

معنی لدادت - جستجوی لغت در جدول جو

لدادت
(زُ)
در لجاج خصم را غلبه کردن. (تفسیر ابوالفتوح رازی)
لغت نامه دهخدا
لدادت
در لجاج خصم را غلبه کردن
تصویری از لدادت
تصویر لدادت
فرهنگ لغت هوشیار
لدادت
((لِ دَ))
در لجاج بر خصم غلبه کردن
تصویری از لدادت
تصویر لدادت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اشخاصی غیر از خواهر و برادر که در یک زمان با هم متولد شده و در یک مکان زندگی می کردند، همزادان
فرهنگ فارسی عمید
(حِدَ)
حدادی. آهنگری. رجوع به حداده شود
لغت نامه دهخدا
(زَ هََ رَ)
لدونت. لینت. نرمی. نرم گردیدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ مَ)
وداد. ود. آرزو بردن. (بحر الجواهر). رجوع به وداده شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
جمع واژۀ الدّ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
جمع واژۀ لده، همزاد و همسن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لداده
تصویر لداده
لدادت در فارسی: چیرگی وستارانه (لج بازانه)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع لده، همزادان همسالان جمع لده (کسی - بجز برادر و خواهر - که با شخص در یک زمان زاده شده و در یک مسکن بزرگ گردیده و هم شان او باشد همزادان همسنان: و باز جماعتی که خویشتن در محل لدات دارند اگر اندک نخوتی و تمردی اظهار کنند... در تقدیم و تعریک ایشان آن مبالغت رود که عزت و هیبت پادشاهی اقتضاکند
فرهنگ لغت هوشیار