جدول جو
جدول جو

معنی لخلخانیه - جستجوی لغت در جدول جو

لخلخانیه(لَ لَ نی یَ)
منسوباً، گنگلاجکی و پیچیدگی و درهم آمیختگی در گفتار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لَ لَ نی ی)
منسوباً، مرد غیرفصیح. (منتهی الارب). بسته زبان یعنی آنکه فصیح نبود. (مهذب الاسماء). من لایفصح
لغت نامه دهخدا
(خَلْ لُ)
منسوب به خلخ. کنایه از صورت:
سرای تو پرسرو و پر ماه و پر گل
ز یغمایی و چینی و خلخانی.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(خَ نَ)
دهی از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه. دارای 157 تن سکنه. آب آن از رود گدار و محصول آنجا غلات، توتون، چغندر و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی جاجیم بافی و راهش شوسه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ)
قبیله ای است یا جایی است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا