جدول جو
جدول جو

معنی لخلخانی - جستجوی لغت در جدول جو

لخلخانی
(لَ لَ نی ی)
منسوباً، مرد غیرفصیح. (منتهی الارب). بسته زبان یعنی آنکه فصیح نبود. (مهذب الاسماء). من لایفصح
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خلخان
تصویر خلخان
اشنان، گیاهی از خانوادۀ اسفناج با شاخه های باریک، برگ های ریز و طعم شور که معمولاً در شوره زارها می روید، اشنیان، آذربویه، خرند، آذربو، شنان
فرهنگ فارسی عمید
(خَ)
منسوب به خلخال. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(لو لَ دِ)
موضعی است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
حالت و چگونگی لخشان
لغت نامه دهخدا
نام مرتعی، به تابستان گله داران سیاهگل چندگاهی آنجا ساکن شوند، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(خَ لَ)
بارزد. بیرزد. قنه. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خَ لَ)
رانندگی هواپیما. هوانوردی
لغت نامه دهخدا
(خُ)
کهنه خر. آنکه کالا و متاع کهنه می خرد. (یادداشت بخط مؤلف) (از انساب سمعانی) ، آنکه کالای کهنه می فروشد. کهنه فروش. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خَ نَ)
دهی از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه. دارای 157 تن سکنه. آب آن از رود گدار و محصول آنجا غلات، توتون، چغندر و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی جاجیم بافی و راهش شوسه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ نی یَ)
منسوباً، گنگلاجکی و پیچیدگی و درهم آمیختگی در گفتار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
منسوب به خرخان که قریه ای از قراء قومس است. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
نام شعبه ای از شعب معروف کتلونی به اندلس در قدیم. (الحلل السندسیه ج 2 ص 201)
لغت نامه دهخدا
(تَ تَ نی ی)
مردی که در زبانش لکنت باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). تختاخ. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به تختاخ شود
لغت نامه دهخدا
منسوب به ایلخان، (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ)
قبیله ای است یا جایی است. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(خَلْ لُ)
منسوب به خلخ. کنایه از صورت:
سرای تو پرسرو و پر ماه و پر گل
ز یغمایی و چینی و خلخانی.
فرخی
لغت نامه دهخدا
(خَ)
گیاهی مانند اشنان که در حوالی بلخ از آن شخار می گیرند. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از برهان قاطع). خرند نام گیاهی است که از آن قلیا گیرند. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لخشانی
تصویر لخشانی
لخشان بودن لغزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تختخانی
تصویر تختخانی
الکن، زبان لکنت دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خلخان
تصویر خلخان
گیاهی است مانند اشنان که از آن اشخار سازند
فرهنگ لغت هوشیار