جدول جو
جدول جو

معنی لحلحه - جستجوی لغت در جدول جو

لحلحه
(لَ لَ حَ)
خبزه لحلحه، نان خشک. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
لحلحه
(زُ)
پیوسته بودن بجایی، نگذاشتن جای را. یقال لحلح القوم، ای لم یبرحوا مکانهم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ لَ لَ حَ)
نان تنک. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، کاسۀ فراخ و نزدیک تک. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کاسۀ فراخ. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(لَ لَ)
مکان لحلح، جای تنگ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا