جدول جو
جدول جو

معنی لثغاء - جستجوی لغت در جدول جو

لثغاء
(لَ)
تأنیث الثغ. زن که در زبانش لثغه و شکستگی باشد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
لثغاء
تک زبان: زن
تصویری از لثغاء
تصویر لثغاء
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عِ نَ)
عطا کردن: یقال اتیته فمااثغی شیئاً. (منتهی الارب) ، پیروی کسی کردن، راندن و دفع کردن کسی را، طلب کردن، از پی فراهم شدن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(لُ دَ)
غیبت کنندگان مردم را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
امراءه لثیاء، زن که اندام و اندام نهانی او خوی آرد. امراءه لثیه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لثیاء
تصویر لثیاء
خوی کننده زن خیس تن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لدغاء
تصویر لدغاء
دشیار کنندگان
فرهنگ لغت هوشیار