جامۀ کوتاهی را گویند که درویشان و فقیران پوشند. (برهان). جامۀ کوتاه تهی دستان. جامۀ پشمی خواه درویشان پوشند خواه غیر ایشان. (برهان). جامۀ پشمین که در وقت کار پوشند. مدرعه. جمّازه
جامۀ کوتاهی را گویند که درویشان و فقیران پوشند. (برهان). جامۀ کوتاه تهی دستان. جامۀ پشمی خواه درویشان پوشند خواه غیر ایشان. (برهان). جامۀ پشمین که در وقت کار پوشند. مدرَعه. جُمّازه
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در نه هزارگزی شمال خاوری شاه آبادو چهارهزارگزی باختر شوسۀ شاه آباد به کرمانشاه. کوهستانی. سردسیر. دارای 485 تن سکنه. شیعه کردی و فارسی زبان. آب آن از چاه و چشمه. محصول آن غلات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و اکثر در زمستان به ناحیۀ گرمسیر سرپل ذهاب میروند. این ده را لرینی دستکی نیز گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در نه هزارگزی شمال خاوری شاه آبادو چهارهزارگزی باختر شوسۀ شاه آباد به کرمانشاه. کوهستانی. سردسیر. دارای 485 تن سکنه. شیعه کردی و فارسی زبان. آب آن از چاه و چشمه. محصول آن غلات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و اکثر در زمستان به ناحیۀ گرمسیر سرپل ذهاب میروند. این ده را لرینی دستکی نیز گویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
قصبۀ مرکز دهستان لاین، بخش کلات. شهرستان دره گز. واقع در 55 هزارگزی شمال باختری کبودگنبد. دره. معتدل. دارای 2074 تن سکنه. آب آن از رودخانه و محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
قصبۀ مرکز دهستان لاین، بخش کلات. شهرستان دره گز. واقع در 55 هزارگزی شمال باختری کبودگنبد. دره. معتدل. دارای 2074 تن سکنه. آب آن از رودخانه و محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
برادر کوچک و برادرزاده. برادر کهتر. (دائره المعارف فارسی) (آنندراج) : بعد از اجتماع تمامت آقا و اینی و امراء باتفاق جمهور بر تخت نشست. (جامع التواریخ). هولاکوخان را به ایران زمین و ممالک که ذکر رفت نامزد کرد بکنکاج تمامت آقاو اینی مقرر فرمود. (جامع التواریخ رشیدی).
برادر کوچک و برادرزاده. برادر کهتر. (دائره المعارف فارسی) (آنندراج) : بعد از اجتماع تمامت آقا و اینی و امراء باتفاق جمهور بر تخت نشست. (جامع التواریخ). هولاکوخان را به ایران زمین و ممالک که ذکر رفت نامزد کرد بکنکاج تمامت آقاو اینی مقرر فرمود. (جامع التواریخ رشیدی).
مصطفی. از شعرای عثمانی درقرن نهم هجری، از مردم سیروز. وی پس از تحصیل علوم متداوله رهسپار مصر گردید و... بعد از مدتی اقامت به در سعادت رفت و مورد نظر و اعتماد سمیز علی پاشا صدراعظم وقت قرار گرفت و پس از چندگاهی که مرجع خاص و عام بود بر اثر حسادت و تهمت کسان پاشا به وطن بازگشت و به سال 973 هجری قمری بمرد. (قاموس الاعلام ترکی)
مصطفی. از شعرای عثمانی درقرن نهم هجری، از مردم سیروز. وی پس از تحصیل علوم متداوله رهسپار مصر گردید و... بعد از مدتی اقامت به در سعادت رفت و مورد نظر و اعتماد سمیز علی پاشا صدراعظم وقت قرار گرفت و پس از چندگاهی که مرجع خاص و عام بود بر اثر حسادت و تهمت کسان پاشا به وطن بازگشت و به سال 973 هجری قمری بمرد. (قاموس الاعلام ترکی)
منسوب به لجین به معنی سیم، سیمین، شیوه ای از خط: و این آلت (یعنی قلم) که یاد کرده بود سه گونه نهاده اند: یکی محرّف تمام و آن خط کز آن قلم آید آن را لجینی خوانند یعنی خط سیمین. (نوروزنامه ص 46)
منسوب به لجین به معنی سیم، سیمین، شیوه ای از خط: و این آلت (یعنی قلم) که یاد کرده بود سه گونه نهاده اند: یکی محرّف تمام و آن خط کز آن قلم آید آن را لجینی خوانند یعنی خط سیمین. (نوروزنامه ص 46)
منسوب به لاتین، لاطینی در اصل به معنی مربوط و منسوب به ناحیۀ قدیم لاتیوم یا به لاتینی ها، همچنین در مورد ملل یا کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا، اسپانیا که زبان و فرهنگ آنها از لاتینی ناشی است به کار می رود، در دوران جنگ های صلیبی به سکنۀ اروپای غربی، در مقابل یونانی ها، گفته می شد، ادبیات لاتینی محصول جمهوری و امپراطوری روم است، پس از سقوط رم زبان لاتینی زبان ادبی دنیای قرون وسطائی مغرب زمین باقی ماند تا آنکه زبان های رومیایی ناشی از آن و دیگر زبان های ملل اروپا جایگزین آن شد و بعد از رنسانس لاتینی نویسی به بعضی انتشارات مذهبی و علمی محدود ماند
منسوب به لاتین، لاطینی در اصل به معنی مربوط و منسوب به ناحیۀ قدیم لاتیوم یا به لاتینی ها، همچنین در مورد ملل یا کشورهایی مانند فرانسه، ایتالیا، اسپانیا که زبان و فرهنگ آنها از لاتینی ناشی است به کار می رود، در دوران جنگ های صلیبی به سکنۀ اروپای غربی، در مقابل یونانی ها، گفته می شد، ادبیات لاتینی محصول جمهوری و امپراطوری روم است، پس از سقوط رُم زبان لاتینی زبان ادبی دنیای قرون وسطائی مغرب زمین باقی ماند تا آنکه زبان های رومیایی ناشی از آن و دیگر زبان های ملل اروپا جایگزین آن شد و بعد از رنسانس لاتینی نویسی به بعضی انتشارات مذهبی و علمی محدود ماند
ابوطالب (سید...) فقیه و رجالی متبحر از دانشمندان امامی است که در خراسان نفوذ و مرجعیت داشت. تألیفات وی حاکی از کثرت اطلاعات او است و از آن جمله است: السبع السیاره. وی از شاگردان سید محمدباقر حجه الاسلام شفتی بوده و به سال 1290 هجری قمری یا 1300 هجری قمری درگذشته است. (ریحانه الادب ج 3 ص 278) جنیدبن محمد بن علی امام فاضل متدین و صوفی لطیف ظریف نیکوروش و بسیار پرهیزکار بود. وی در اصفهان از ابومنصور محمد بن احمد بن علی بن سکرویه و گروهی دیگر روایت شنید. (الانساب سمعانی) محمد بن محمد بن ابراهیم، در اصطلاح رجالی ملقب است به قایینی. (ریحانه الادب ج 3 ص 278). رجوع به محمد... شود
ابوطالب (سید...) فقیه و رجالی متبحر از دانشمندان امامی است که در خراسان نفوذ و مرجعیت داشت. تألیفات وی حاکی از کثرت اطلاعات او است و از آن جمله است: السبع السیاره. وی از شاگردان سید محمدباقر حجه الاسلام شفتی بوده و به سال 1290 هجری قمری یا 1300 هجری قمری درگذشته است. (ریحانه الادب ج 3 ص 278) جنیدبن محمد بن علی امام فاضل متدین و صوفی لطیف ظریف نیکوروش و بسیار پرهیزکار بود. وی در اصفهان از ابومنصور محمد بن احمد بن علی بن سکرویه و گروهی دیگر روایت شنید. (الانساب سمعانی) محمد بن محمد بن ابراهیم، در اصطلاح رجالی ملقب است به قایینی. (ریحانه الادب ج 3 ص 278). رجوع به محمد... شود
سیمین نکره ای منسوب به لجین سیمین نقره یی، نوعی از خطوط اسلامی: و این آلت (قلم) که یاد کرده بود سه گونه نهاده اند: یکی محرف تمام و آن خط کز آن قلم آید آنرا لجینی خوانند یعنی خط سیمین
سیمین نکره ای منسوب به لجین سیمین نقره یی، نوعی از خطوط اسلامی: و این آلت (قلم) که یاد کرده بود سه گونه نهاده اند: یکی محرف تمام و آن خط کز آن قلم آید آنرا لجینی خوانند یعنی خط سیمین
منسوب به لای، حشو پارچه که میان ابره و آستر جامه از پنبه یا پشم یاموی یا پارچه قراردهند، نوعی بافته ابریشمین که در گجرات (هند) میبافتند و آن ساده یا رنگارنگ بود
منسوب به لای، حشو پارچه که میان ابره و آستر جامه از پنبه یا پشم یاموی یا پارچه قراردهند، نوعی بافته ابریشمین که در گجرات (هند) میبافتند و آن ساده یا رنگارنگ بود
محدوده باریکی به عرض سه تا چهار متر در سطح سواره رو که دو طرف آن با خط کشی ممتد یا مقطع مشخص می شود و خودرو باید در آن حرکت کند، خط عبور (واژه فرهنگستان)
محدوده باریکی به عرض سه تا چهار متر در سطح سواره رو که دو طرف آن با خط کشی ممتد یا مقطع مشخص می شود و خودرو باید در آن حرکت کند، خط عبور (واژه فرهنگستان)