لایعد بی شمار، بسیار، بی اندازه، بی حساب، بی مر ادامه... بی شمار، بسیار، بی اندازه، بی حساب، بی مر تصویر لایعد فرهنگ فارسی عمید
لایعد (یُ عَدد) مرکّب از: لا + یعد، بیشمار. بیحد. فزون از شمار. رجوع به لاتعد و لاتحصی شود ادامه... مُرَکَّب اَز: لا + یعد، بیشمار. بیحد. فزون از شمار. رجوع به لاتعد و لاتحصی شود لغت نامه دهخدا
لایعد ((یُ عَ دّ)) بی شمار، بی حد، فزون از شمار ادامه... بی شمار، بی حد، فزون از شمار تصویر لایعد فرهنگ فارسی معین