ژاک دو. ادیب و رمان نویس فرانسوی و عضو آکادمی فرانسه. مولد کرماتن (سائن - ا - لوار) به سال 1888 م پیر لوئی. وی را ’لاکرتل انه’ نیز گویند. ادیب و قاضی فرانسوی. مولد متز. (1751-1824م.)
ژاک دو. ادیب و رمان نویس فرانسوی و عضو آکادمی فرانسه. مولد کرماتن (سائن - اِ - لوار) به سال 1888 م پیر لوئی. وی را ’لاکرتل انه’ نیز گویند. ادیب و قاضی فرانسوی. مولد مِتز. (1751-1824م.)
گیوم شوالیه دو. زبانشناس اتریشی که در سال 1839 میلادی در هوف (مراوی) متولد شد و در سال 1907 میلادی در وین درگذشت. در وین استاد زبانشناسی بود. آثار زیر از اوست: مطالعات همری (1871- 1874) ، مطالعاتی درباره دموستن (1877- 1878) و مطالعاتی درباره حقوق مدنی آتنی و منابع آن (1878)
گیوم شوالیه دو. زبانشناس اتریشی که در سال 1839 میلادی در هوف (مراوی) متولد شد و در سال 1907 میلادی در وین درگذشت. در وین استاد زبانشناسی بود. آثار زیر از اوست: مطالعات همری (1871- 1874) ، مطالعاتی درباره دموستن (1877- 1878) و مطالعاتی درباره حقوق مدنی آتنی و منابع آن (1878)
رودی خرد از آب راهه های هرمس در لیدیا. و پاکتل شهر سارد را مشروب میساخت و گویند این آب راهه پرک های زر با خود می آورد و ثروت مشهور کرزوس از این رود آوردها بود. این رود از کوههای ت م لوس جاری بود و به خلیج ازمیر میریخت، در تداول اروپائیان معاصر، منبع سرشار ثروت
رودی خرد از آب راهه های هرمُس در لیدیا. و پاکتل شهر سارد را مشروب میساخت و گویند این آب راهه پرک های زر با خود می آورد و ثروت مشهور کرزوس از این رود آوردها بود. این رود از کوههای ت ُم ُ لوس جاری بود و به خلیج ازمیر میریخت، در تداول اروپائیان معاصر، منبع سرشار ثروت
لاکچه. لاخشه. لاکشه. لخشک. جون عمه. لطیفه. تتماج. لاخشته. نوعی رشته که لوزی برند و از آن آش پزند: لاکشته و رشته فرموده بود (سلطان مسعود) بیاوردند بسیار. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 222)
لاکچه. لاخشه. لاکشه. لخشک. جون عمه. لطیفه. تتماج. لاخشته. نوعی رشته که لوزی برند و از آن آش پزند: لاکشته و رشته فرموده بود (سلطان مسعود) بیاوردند بسیار. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 222)
اسم قدیم کشور کابل است، در بند اول فرگرد نهم وندیداد آمده: ’در هفتمین کشوری که اهورامزدا بیافرید واکرته می باشد اهریمن بدکنش در آنجا خنه ئیتی پری را که به گرشاسب پیوست بیافرید’. (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 421)
اسم قدیم کشور کابل است، در بند اول فرگرد نهم وندیداد آمده: ’در هفتمین کشوری که اهورامزدا بیافرید واکرته می باشد اهریمن بدکنش در آنجا خنه ئیتی پری را که به گرشاسب پیوست بیافرید’. (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 421)
نام سرداری از تب که در جنگهای اردشیر سوم در مصر شرکت داشت. توضیح آنکه چون اردشیر سوم به کارهای فینیقیه خاتمه داد و خواست که با سپاه خود و یونانیهای اجیر به مصر رود رسولان به شهرهای یونانی فرستاد و شهرهای عمده را تشویق کرد که در جنگ او با مصر شرکت جویند... تبی ها هزار نفر سنگین اسلحه به سرداری لاکراتس فرستادند. چون پادشاه مصر ساحل نیل از طرف عربستان را که مستحکم کرده بود از دست داد و به تصور اینکه اردشیر به جانب منفیس پایتخت مصر خواهد شتافت تصمیم کرد که به دفاع آن شهر پردازد، لاکراتس تبی در آن حال به طرف پلوز رفت تا آن را محاصره کند و ضمناً شعبه نیل را برگردانید و پس از آنکه زمین این شعبه خشک شد خاک ریزهائی ساخت و ماشینهای جنگی بر آنها استوار کرد تا در دیوارهای قلعه سوراخهائی ایجاد کند بدین وسیله قسمت بزرگ دیوار شهر خراب شد... در ابتدا یونانیهائی که در پلوز بلندی ها را اشغال کرده بودند سخت جنگیدند (یونانیهای اجیر مصر) ولی چون شنیدند که پادشاه مصر به طرف منفیس رفته از نرسیدن کمک مأیوس شده رسولانی به اردوی ایران برای مذاکره فرستادند. لاکراتس به آنها گفت قول میدهم اگر پلوز را تسلیم کنید آزاد باشید و با بارو بنۀ خود بی مانع به یونان برگردید. بر اثر این قرارداد ارگ شهر تسلیم شد. بعد از آن اردشیر با گواس خواجه را با عده ای از سپاهیان غیریونانی فرستاد تا شهر را تصرف کند و این عده اموال یونانیهای تسلیم شده را غارت کردند و لاکراتس چون از این نقض عهد آگاه شد به باگواس خواجه و سربازان او حمله کرد بعضی را کشت و مابقی را بپراکند. باگواس از رفتار لاکراتس شکایت به اردشیر برد، شاه گفت جزای سربازانی که نقض عهد کرده اند همین بوده است و فرمود اشخاصی را که مقصر بودندبه قتل رسانند. (ایران باستان ج 2 صص 1172- 1176)
نام سرداری از تب که در جنگهای اردشیر سوم در مصر شرکت داشت. توضیح آنکه چون اردشیر سوم به کارهای فینیقیه خاتمه داد و خواست که با سپاه خود و یونانیهای اجیر به مصر رود رسولان به شهرهای یونانی فرستاد و شهرهای عمده را تشویق کرد که در جنگ او با مصر شرکت جویند... تبی ها هزار نفر سنگین اسلحه به سرداری لاکراتس فرستادند. چون پادشاه مصر ساحل نیل از طرف عربستان را که مستحکم کرده بود از دست داد و به تصور اینکه اردشیر به جانب منفیس پایتخت مصر خواهد شتافت تصمیم کرد که به دفاع آن شهر پردازد، لاکراتس تبی در آن حال به طرف پلوز رفت تا آن را محاصره کند و ضمناً شعبه نیل را برگردانید و پس از آنکه زمین این شعبه خشک شد خاک ریزهائی ساخت و ماشینهای جنگی بر آنها استوار کرد تا در دیوارهای قلعه سوراخهائی ایجاد کند بدین وسیله قسمت بزرگ دیوار شهر خراب شد... در ابتدا یونانیهائی که در پلوز بلندی ها را اشغال کرده بودند سخت جنگیدند (یونانیهای اجیر مصر) ولی چون شنیدند که پادشاه مصر به طرف منفیس رفته از نرسیدن کمک مأیوس شده رسولانی به اردوی ایران برای مذاکره فرستادند. لاکراتس به آنها گفت قول میدهم اگر پلوز را تسلیم کنید آزاد باشید و با بارو بنۀ خود بی مانع به یونان برگردید. بر اثر این قرارداد ارگ شهر تسلیم شد. بعد از آن اردشیر با گواس خواجه را با عده ای از سپاهیان غیریونانی فرستاد تا شهر را تصرف کند و این عده اموال یونانیهای تسلیم شده را غارت کردند و لاکراتس چون از این نقض عهد آگاه شد به باگواس خواجه و سربازان او حمله کرد بعضی را کشت و مابقی را بپراکند. باگواس از رفتار لاکراتس شکایت به اردشیر برد، شاه گفت جزای سربازانی که نقض عهد کرده اند همین بوده است و فرمود اشخاصی را که مقصر بودندبه قتل رسانند. (ایران باستان ج 2 صص 1172- 1176)
فرانسوی شیر کاند یا قند شیر عبارت از دیساکاریدی است که از ترکیب یک مولکول گالاکتز با یک گلوکز با حذف یک مولکول آب حاصل شده است و دارای طعم شیرین است این گلوسید در شیر انسان و خر به نسبت 5، 6 و در شیر گاو و گوسفند به نسبت 5، 4 درصد وجود دارد لاکتوز
فرانسوی شیر کاند یا قند شیر عبارت از دیساکاریدی است که از ترکیب یک مولکول گالاکتز با یک گلوکز با حذف یک مولکول آب حاصل شده است و دارای طعم شیرین است این گلوسید در شیر انسان و خر به نسبت 5، 6 و در شیر گاو و گوسفند به نسبت 5، 4 درصد وجود دارد لاکتوز