جدول جو
جدول جو

معنی لاکتاب - جستجوی لغت در جدول جو

لاکتاب
(کِ)
مرکّب از: لا به معنی نه + کتاب، یکی از کتب آسمانی، بی کتاب. دشنامی که عوام به حیوان و جماد دهند. دشنامی که لوطیان دهند. بی دین در تداول لوطیان. که معتقد به هیچ یک از کتب آسمانی نیست
لغت نامه دهخدا
لاکتاب
دشنامی است که عوام بحیوان و جماد دهند، آنکه معتقد است کتب آسمانی نیست بی دین
فرهنگ لغت هوشیار
لاکتاب
((کِ))
بی دین، بی مذهب
تصویری از لاکتاب
تصویر لاکتاب
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهتاب
تصویر ماهتاب
(دخترانه)
مهتاب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
درخشش، انعکاس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چرکتاب
تصویر چرکتاب
ویژگی پارچه یا لباس تیره رنگ که چرک بر روی آن نمایان نشود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماهتاب
تصویر ماهتاب
مهتاب، تابش ماه، روشنایی ماه، مهشید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
کسب کردن، حاصل کردن، فراهم آوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشتاب
تصویر ناشتاب
بی شتاب، آنکه شتاب نکند، شکیبا
فرهنگ فارسی عمید
(اَ کِ)
نام کتاب سیبویه در نحو عربی. این کلمه را چون مطلق آرند نزد نحویان مراد کتاب سیبویه فارسی است و اهل معانی بیان چون الکتاب گویند منظور دلائل الاعجاز عبدالقاهر باشد، و چون فقیهان الکتاب گویند مقصود مختصر قدوری است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اِ تِ)
نوشتن آموختن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد). خط آموختن کسی را. (المصادر زوزنی) (دهار) (تاج المصادر بیهقی).
لغت نامه دهخدا
تصویری از اکتئاب
تصویر اکتئاب
اندوهگین شدن بدحال گشتن از اندوه، دردمند شدن، اندوهگینی، دردمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشتاب
تصویر ناشتاب
آهسته، شکیبا، صابر، صبور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهتاب
تصویر ماهتاب
پرتو ماه، مهتاب، نسخه، چادر، نورماه، فروغ ماه، شعاع ماه
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی شیر کاند یا قند شیر عبارت از دیساکاریدی است که از ترکیب یک مولکول گالاکتز با یک گلوکز با حذف یک مولکول آب حاصل شده است و دارای طعم شیرین است این گلوسید در شیر انسان و خر به نسبت 5، 6 و در شیر گاو و گوسفند به نسبت 5، 4 درصد وجود دارد لاکتوز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاکلام
تصویر لاکلام
بی گفتگو بی سخن: و فراست و امانت و دیانت و انصاف لا کلام داشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکتاب
تصویر سرکتاب
فال از روی کتاب. یا سر کتاب باز کردن، فال گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از التتاب
تصویر التتاب
پیوسته پوشیدن جامه را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
انعکاس، درخشش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لا کتاب
تصویر لا کتاب
بی دین دشنامی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتاب
تصویر اکتاب
نویس آموزی: آموختن نوشتن، نویساندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتیاب
تصویر اکتیاب
درد مندیی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چرکتاب
تصویر چرکتاب
پارچه تیره رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
ورزیدن، کسب کردن، حاصل کردن، به دست آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتتاب
تصویر اکتتاب
نوشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اکتئاب
تصویر اکتئاب
((اِ تِ))
اندوهگین شدن، بدحال گشتن از اندوه، دردمند شدن، اندوهگینی، دردمندی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
((اِ تِ))
کسب کردن، بدست آورن، اندوختن، جمع اکتسابات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
برگشت، انعکاس، مجازاً، اثری که از چیزی در دیگران یا در محیط پدیدار شود، پاسخ غیرارادی موجود زنده به محرک (روانشناسی)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چرکتاب
تصویر چرکتاب
((چِ))
پارچه یا جامه ای تیره رنگ که چرک و کثیفی را دیر نشان می دهد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرکتاب
تصویر سرکتاب
((سَ. کِ))
فال از روی کتاب
فرهنگ فارسی معین
((تُ))
قند شیر که به مقدار تقریبی 65 گرم در یک لیتر شیر وجود دارد. ماده ای است دوقندی جامد، سخت و متبلور که در آب حل می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماهتاب
تصویر ماهتاب
نور ماه، پرتو ماه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اکتساب
تصویر اکتساب
الفنجیدن، اندوزش، به دست آوری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بازتاب
تصویر بازتاب
انعکاس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اکتاب
تصویر اکتاب
نویساندن
فرهنگ واژه فارسی سره