جدول جو
جدول جو

معنی لاهوت - جستجوی لغت در جدول جو

لاهوت
عالم غیرمادی، عالم غیب، ملکوت، الوهه، خداوندی. در اصل لاه به معنی اله بوده، «واو» و «تا» برای مبالغه به آن افزوده شده مانند «واو» و «تای» جبروت
تصویری از لاهوت
تصویر لاهوت
فرهنگ فارسی عمید
لاهوت
مشتق از اباط، بغل، زیر بغل، (دزی ج 1 ص 49)،
- باط حشیش، یکدسته علف، یک بغل علف، (از دزی ج 1 ص 49)
لغت نامه دهخدا
لاهوت
مینوک مینو آرنگ، مینو شناسی دانشی که به بررسی و گفت و گو پیرامون مینو می پردازد جهان معنی عالم امر عالم غیب مقابل ناسوت: گشایم راز لاهوت از تفرد نمایم ساز ناسوت از هیولا. (خاقانی. سج. 26)، عالم ذات الهی که سالک را در آن مقام فنا فی الله حاصل میشود. مرتبه صفات را جبروت و مرتبه اسما را ملکوت نامند مرتبه واحدیت که از آن تعبیر بمرتبه وجود جامعاز لحاظ جامعیت اسما و صفات آورند. خدایتعالی، عالم غیب، عالم امر
فرهنگ لغت هوشیار
لاهوت
عالم غیب، عالم الهی، جهان مینوی
تصویری از لاهوت
تصویر لاهوت
فرهنگ فارسی معین
لاهوت
عالم غیب، ملکوت، الهی
متضاد: ناسوت
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علم لاهوت
تصویر علم لاهوت
علمی که دربارۀ عقاید متعلق به خداوند و خداشناسی بحث می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عالم لاهوت
تصویر عالم لاهوت
در فلسفه عالم خداوندی، مرتبۀ ذات احدیت، عالم سرمد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لاهوتی
تصویر لاهوتی
عالم به علم لاهوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماهوت
تصویر ماهوت
نوعی پارچۀ پشمی ضخیم و پرزدار
فرهنگ فارسی عمید
یک نوع پارچه پشمینۀ کلفت پرزدار نفیس، (ناظم الاطباء)، قسمی پارچۀ پرزدار ضخیم که از آن لباس و پرده و غیره دوزند
لغت نامه دهخدا
ابوالقاسم شاعر معاصر، او را دیوانی است
لغت نامه دهخدا
(بَ سَ اُ دَ)
مرکّب از: لاهوت + ’یت’ مصدری، الهیّت: الهی افنیت ناسوتیتی فی لاهوتیتک. (از مناجاتهای حلاج)
لغت نامه دهخدا
(تی یی)
مدرسیین.
لغت نامه دهخدا
نام ناحیتی به کلارستاق، (مازندران و استراباد رابینو ص 108 بخش انگلیسی)، دهی از دهستان کلاردشت، شهرستان نوشهر، واقع در دو هزارگزی خاوری حسن کیف، کنار راه حسن کیف به مرزن آباد، کوهستانی، سردسیر، دارای 1140 تن سکنه (عده کمی از ایل خواجو هستند)، آب آن از چشمه و نهر منشعب از سرداب رود، محصول آن غلات و ارزن و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری و تهیۀ زغال چوب، صنایع دستی زنان بافتن قالی و جاجیم و شال است، و دبستانی بدانجا باشد، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان هیدوج بخش سوران شهرستان سراوان، در 39 هزارگزی جنوب سوران و 8 هزارگزی راه سوران به ایرافشان واقع است و30 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
نام قلعتی، (تاریخ گزیده ص 540)
لغت نامه دهخدا
نام شهری به هندوستان، کرسی پنجاب، دارای ششصد و هفتاد و دو هزارتن سکنه، اقامتگاه قدیم سلاطین مغول، آن را دارالسطنه گفته اند و نبات لاهوری از آنجاست، للاوهور، لاهنور
لغت نامه دهخدا
شهری است به صعید مصر و مسجد یوسف الصدیق بدانجاست و هم سدّی که برای برگردانیدن آب به فیوم ساخته اند، (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ لاهی، آنانکه بقصد به گناه مبتلی نشده باشند بل به غفلت و خطا، کودکان گناه ناکرده، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قُوْ وَ)
مرکّب از: لا به معنی نه + قوت به معنی نیرو، رجوع به کیفیت شود. (اساس الاقتباس صص 45-44)
لغت نامه دهخدا
(تی ی)
منسوب به لاهوت. مقابل ناسوتی. الهی. رجوع به لاهوت شود
لغت نامه دهخدا
(حِ مَ تِ لا)
حکمت مدرسی
لغت نامه دهخدا
مقابل قوت است وآن عدم استعداد شدید الانفعال است چنانکه قوت بمعنای استعداد شدید الانفعال است
فرهنگ لغت هوشیار
مخلوط آرد با حبوبات بو داده با شیرینی خشک نرمه آرد نخودچی که با قند مخلوط کنند پست سویق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهوت
تصویر ماهوت
یکنوع پارچه پشمینه کلفت پرز دار نفیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاهوتیت
تصویر لاهوتیت
لاهوتی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاهوتی
تصویر لاهوتی
مینوگان منسوب به لاهوت مقابل ناسوتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عالم لاهوت
تصویر عالم لاهوت
جهان نوتاش (نوتاش سرمد) دنیای باقی، آخرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عالم اللاهوت
تصویر عالم اللاهوت
عالم لاهوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاهوتیه
تصویر لاهوتیه
لاهوتیت در فارسی: مینوگانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهوت
تصویر ماهوت
نوعی پارچه ضخیم پرزدار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لاهوتی
تصویر لاهوتی
منسوب به لاهوت، مقابل ناسوت
فرهنگ فارسی معین
الهی، غیبی، ملکوتی
متضاد: ناسوتی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جامه و پوشش
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از کلاردشت چالوس، نام دهکده ی در کلاردشت
فرهنگ گویش مازندرانی