جدول جو
جدول جو

معنی لانیی - جستجوی لغت در جدول جو

لانیی
(وَ)
نام کرسی بخش در سن ا مارن از ولایت ’مو’ دارای راه آهن و 7642 سکنه
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لانْیْ نْیْ)
آلکساندر گردن. سیاح و مسافر انگلیسی به افریقا. مولد ادمبورگ. (1794-1826 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(خَ نی یی ی)
پیروان ملیح خولانی و آنان فرقه ای باشند از معتزله. (از ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
نام کمونی از بلژیک (ایالت نامور) دارای 2035 تن سکنه، ناپلئون اول آنجا در 16 ژوئن 1815 میلادی با سپاه پروسی بلوخر جنگید
لغت نامه دهخدا
(یِ)
جامۀ کوتاهی را گویند که درویشان و فقیران پوشند. (برهان). جامۀ کوتاه تهی دستان. جامۀ پشمی خواه درویشان پوشند خواه غیر ایشان. (برهان). جامۀ پشمین که در وقت کار پوشند. مدرعه. جمّازه
لغت نامه دهخدا
نام جزیره معظمی از جزایر دریای هند و گویند شجر وقواق (درختی خرافی) در نخستین جزیره آن روید، حکیم اسدی در مثنوی گوید:
سه هفته چو راندند دل شادکام
به کوهی رسیدند لانیس نام
جزیره به پهنای کشور سرش
همه بیشه وقواق بود از برش،
لغت نامه دهخدا
آبه لوئی، باستانشناس و عالم فقه اللغۀ ایتالیائی (1732 - 1810م،)
لغت نامه دهخدا
در لاریجان و مازندران، مرتعی را برای چرای احشام اجاره کردن
لغت نامه دهخدا
منسوب به لان، نام کوهی از مضافات آذربایجان و تریاک لانی منسوب به آن است، (غیاث) (آنندراج)، رجوع به لان شود
لغت نامه دهخدا
(نی ی)
منسوب به لان. بطنی از فزاره و او لانی بن عصم بن شمخ بن فزاره است. (الانساب سمعانی ورق 595)
لغت نامه دهخدا
منسوب به لای، حشو پارچه که میان ابره و آستر جامه از پنبه یا پشم یاموی یا پارچه قراردهند، نوعی بافته ابریشمین که در گجرات (هند) میبافتند و آن ساده یا رنگارنگ بود
فرهنگ لغت هوشیار
جامه کوتاهی که درویشان و فقیران پوشند: استاد بوعلی درویشی را دید لاینیی بر دوش گرفته پاره پاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لایی
تصویر لایی
هر آنچه که لای چیزی بگذارند، پارچه ای که بین رویه و آستر لباس دوزند، مخفی، پوشیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لاینی
تصویر لاینی
((یِ))
جامه کوتاهی که درویشان و فقیران پوشند
فرهنگ فارسی معین
چلاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
ریختن
فرهنگ گویش مازندرانی
از هم باز کردن پشم و پنبه
فرهنگ گویش مازندرانی