جدول جو
جدول جو

معنی لالان - جستجوی لغت در جدول جو

لالان
نام دهی از دهستان کنار رود خانه شهرستان گلپایگان واقع در 12 هزارگزی شمال گلپایگان، کنار راه مال رو کیدر به دره باغ، دارای 114 تن سکنه شیعه، فارسی و لری زبان، محصول غلات و لبنیات و تریاک و پنبه، شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالروست، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
نام دهی جزء دهستان رودبار قصران، بخش افجه شهرستان تهران در 28 هزارگزی شمال باختری گلندوک و هشت هزارگزی خاوری راه شمشک به تهران، دارای 911 تن سکنه، (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)، (تلفظ محلی لالون است، رجوع به لالون شود)
لغت نامه دهخدا
لالان
کوهی در، کیلومتری جنوبی گرگان و به ارتفاع،، ۰۱ متر، از
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لاوان
تصویر لاوان
(پسرانه)
لابان، عبری از عربی، لین، سفید، نام پدر همسر یعقوب (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از گلالان
تصویر گلالان
(دخترانه و پسرانه)
نام روستایی در آذربایجان غربی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لابان
تصویر لابان
(پسرانه)
عبری از عربی، لین، سفید، نام پدر همسر یعقوب (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
پوشاک ضخیم آکنده از پشم یا کاه یا پوشال که بر پشت حیوانات بارکش می گذارند و بر روی آن بار می بندند یا سوار می شوند، برای مثال آن یکی خر داشت و پالانش نبود / یافت پالان گرگ خر را درربود (مولوی - ۳۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بالان
تصویر بالان
دهلیز خانه، دالان، برای مثال یکی را سد یاجوج است باره / یکی را روضۀ خلد است بالان (عنصری - ۲۶۹)، دام، تله
نمو کننده، در حال نمو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لامان
تصویر لامان
فریب، دروغ، لاف و گزاف، ریشخند، چست و چالاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تالان
تصویر تالان
تاراج
واحد اندازه گیری وزن در یونان باستان، واحد پول در یونان باستان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والان
تصویر والان
گروهی از پستانداران دریایی
رازیانه، گیاه علفی خوشبو دارویی با برگ های ریز و گل های چتری زرد رنگ که دانه های ریز و معطر آن مصرف چاشنی غذا دارد
بادیان، رازیان، وادیان، رازنج، رازیانج، رازیام، بادتخم، برهلیا
فرهنگ فارسی عمید
(گَ)
دهی است از دهستان گورگ بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 60هزارگزی جنوب خاوری مهاباد و 34هزارگزی خاور راه شوسۀ مهاباد به سردشت. منطقه ای است کوهستانی، هوای آن سرد و دارای 310 تن سکنه است. آب آن از رود خانه خورخوره و محصول آن غلات، توتون و حبوبات میباشد. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. در دو محل بفاصله 5000هزار گز به نام گلالان بالا و پائین مشهور است. سکنۀ گلالان بالا 215 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(کَ لَ)
کوه... کوهی است که خط سرحدی عراق و ایران از قلۀ آن عبور می کند. رجوع به جغرافیای غرب ایران ص 134 شود
لغت نامه دهخدا
ژزف ژ رم دو، منجم و هیوی فرانسوی، مولد بورگ (1807 - 1732)
لغت نامه دهخدا
نام مرکز خرّۀ اسالم در طوالش گیلان، نام رودی میان گرگان رود و شفارود طالش
لغت نامه دهخدا
پوشاک ضخیم آکنده از پشم یا کاه یا پوشال که بر پشت حیوانات بارکش میگذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گالان
تصویر گالان
فرانسوی خوش برخورد زن نواز، مهربان، درست پیمان، دلداده
فرهنگ لغت هوشیار
نالنده ناله کننده: اگرگویم بنالیدم برافتد که باشد مرد نالان زرد و لاغر. (فرخی. د. 183)، شکایت کننده شاکی، آوازخوان مترنم، مریض بیمار، درحال نالیدن ناله کنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالان
تصویر مالان
مالنده، در حال مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جالان
تصویر جالان
لنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاجان
تصویر لاجان
دارنده تن لاغر لاغر نزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لامان
تصویر لامان
فریب، دروغ
فرهنگ لغت هوشیار
دهلیز خانه. بالنده، در حال بالیدن در حال نمو کردن، نمو کننده، بالنده، فزاینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذالان
تصویر ذالان
گرگ، شغال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالان
تصویر تالان
یونانی سنگی برابر با شست منه پارسی مغولی تاراج
فرهنگ لغت هوشیار
راهرو سر پوشیده، کوچه سر پوشیده، دهلیز خانه. محل میانه خالی و درب کوچه، دهلیز که مابین دو در باشد، کریدور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالان
تصویر کالان
غلاف شمشیر و خنجر (گویش کردی مهاباد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالان
تصویر بالان
دهلیز خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پالان
تصویر پالان
پوششی ضخیم انباشته از کاه، پشم یا پوشال که بر پشت ستور می نهند برای نشستن یا بار نهادن
پالان کسی کج بودن: کنایه از رفتاری غیراخلاقی و ناروا داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تالان
تصویر تالان
تاراج
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تالان
تصویر تالان
واحد وزنی در یونان قدیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دالان
تصویر دالان
راهرو سرپوشیده، کوچه سر پوشیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نالان
تصویر نالان
ناله کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از والان
تصویر والان
رازیانه، گیاهی است خوش بو با دانه های ریز که برای نفخ مفید است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دالان
تصویر دالان
تونل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پالان
تصویر پالان
اکاف
فرهنگ واژه فارسی سره