جدول جو
جدول جو

معنی لاغوس - جستجوی لغت در جدول جو

لاغوس
به زبان رومی در مؤیدالفضلاء خرگوش را گویند و به عربی ارنب و به خطائی توشقان خوانند، گویند پای وی تا با زن باشد آبستن نشود، اگر پنیر مایۀ او را با مسکه و عسل حل کنند هر زنی که بخورد دیگر آبستن نشود و اگر بخود برگیرد آبستن گردد، (برهان) (آنندراج)، لاغون، (برهان)، لاغوتی، (فهرست مخزن الادویه)، رجوع به ارنب برّی شود
لغت نامه دهخدا
لاغوس
یونانی تازه گشته خرگوش خرگوش ارنب
تصویری از لاغوس
تصویر لاغوس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

در عهد جالینوس مقدم طبیبان بوده است، (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا
پیر، عالم نحوی و لغوی فرانسوی، مولد توسی (ین) (1817- 1875 میلادی)، لغت نامۀ بزرگ عمومی قرن نوزدهم (در پانزده جلد) از مؤلفات اوست
لغت نامه دهخدا
مرد نافرجام و شوم داشته، (منتهی الارب)، بد اختر، (مهذب الاسماء)
لغت نامه دهخدا
ژان باپتیست آنتوان، نام باستان شناس و معمار فرانسوی مولد پاریس (1807-1857 میلادی)
لغت نامه دهخدا
به لغت رومی به معنی لاغوس باشد که خرگوش است، (برهان)، رجوع به لاغوس شود
لغت نامه دهخدا
(جُ)
نام منطقه ای از ’هندوچین’ واقع در مغرب آنام، دارای 855 هزار سکنه. کرسی آن وین تیان است
لغت نامه دهخدا
نامی که ازجانب اسپانیائیان به قبایل حاکم بر بیابانهای امریکای جنوبی داده شده است، لانوس ها بیشتر از ممالک ونزوئلا، برزیلیا و آرژانتین باشند، (قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
ضریر انطاکی در کلمه ارنب گوید: به زبان یونانی و فارسی (؟) ارنب را گویند. رجوع به لاغوس شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از لاحوس
تصویر لاحوس
آزمند، سبز گام بد شگون
فرهنگ لغت هوشیار
گرگ، آزمند، تند خور، شتابان خور، نهال نازک، دزد یاوه، آواز سنگخواره
فرهنگ لغت هوشیار