جدول جو
جدول جو

معنی لاطنه - جستجوی لغت در جدول جو

لاطنه
(طِ نَ)
قایق. کرجی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لانه
تصویر لانه
جای زندگی جانوران اعم از پرنده، خزنده، چرنده، حشره و درنده، آشیان، آشیانه
خانۀ انسان
بیکاره، تنبل، برای مثال کنون جویی همی حیلت که گشتی سست و بی طاقت / تو را دیدم به برنایی فسار آهخته و لانه (کسائی - ۵۸)
بی قید
فرهنگ فارسی عمید
(طِ نَ)
تأنیث قاطن، جمع واژۀ قاطن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اَ نَ)
مدینهالحکما که پایتخت یونان باشد. (ناظم الاطباء). بیونانی نام شهری است که به عربی آن را مدینهالحکما خوانند. (آنندراج). معرب آتن است. رجوع به آتن و آطن و اطینا و لغات تاریخیه و جغرافیۀ ترکی ص 188 شود
لغت نامه دهخدا
(بِ نَ)
پستان. ج، لوابن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
قومی اند از تخس و دهی نیز دارند بدین نام. و ایشان را ناحیتی خرد است. (حدود العالم)
لغت نامه دهخدا
(طِ ءَ)
شکستگی سر که به پوست تنک سر رسد. (منتهی الارب). آن جراحت که بر آن پوست رسد که بر زبر استخوان سر بود. (مهذب الأسماء) ، ریش که به نشود، گزیدگی ثطات است که جانورکی باشد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(دَ نَ / نِ)
گیاهی باشد که از پوست ساق آن ریسمان سازند. و به هندی سن گویند. (غیاث) (برهان) ، فارسی لادن. (صیدنۀ ابوریحان بیرونی). رجوع به لادن، عنبر عسلی، شود
لغت نامه دهخدا
(مِنْ نِ)
فلیسیته دو. فیلسوف فرانسوی. مولد ’سن مالو’ (1782-1854 میلادی). وی در زمرۀ کشیشان درآمد و نخست طرفدار افراطی اصول سلطۀ دینی بود و سپس به آزادیخواهی کاتولیکی گرائید و آنگاه داعی متهور عقاید انقلابی گردید
لغت نامه دهخدا
(عُنْ نَ)
شهری در جلیل که عیسی نخستین معجزۀ خویش مبنی بر تبدیل آب به شراب را در آنجا انجام داده: چون آب را شراب کرد در قاطنۀ جلیل، و در سیم روز شد عروسی در قاطنۀ جلیل. (دیاتسارون، ص 46)
لغت نامه دهخدا
(طِ نَ)
لنگرگاهی است در بحر یمن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طِ نَ)
مؤنث عاطن. شتران سیراب فروخفته در خوابگاه. (اقرب الموارد) (آنندراج). و رجوع به عاطن شود
لغت نامه دهخدا
(طِ نَ)
قریه ای در ساحل دریای عمان. (تاج العروس). نام شهری است. (اقرب الموارد). دهی است بساحل بحر عمان. (منتهی الارب) ، دهی است به موصل. (معجم البلدان) (منتهی الارب). رجوع به باعربای شود
لغت نامه دهخدا
(طِ نَ)
تأنیث باطن. اندرون. سریره. (اقرب الموارد). (المنجد). رجوع به باطن شود.
- اوجاع باطنه، دردهای درونی. (یادداشت مؤلف).
- باطنهالبلد، اندرون شهر. باطن البلد. مجموعۀ خانه ها و بازارهای داخلی شهر (در برابر ضاحیه) . (تاج العروس). مجموعۀ بازارها و خانه های داخلی شهر: ’هم اهل باطنه الکوفه و اخوانهم اهل ضاحیتها’ (اقرب الموارد).
، دهی است به موصل. (منتهی الارب). و رجوع به باعربایا شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قاطنه
تصویر قاطنه
مونث قاطن بنگرید به قاطن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاعنه
تصویر لاعنه
مونث لاعن و شاهراه
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است که از پوست ساق آن ریسمان سازند و بهندی سن گویند ک توضیح با مراجعه باماخذی که در دست بوده این گیاه رانشناختیم
فرهنگ لغت هوشیار
آشیان، آشیانه و خانه زنبور و جانوران پرنده و چرنده و درنده میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
نام صمغی است خوشبوی که از گیاه عشقه حاصل میشود و قاعده آور است. بهمین جهت در طب قدیم آنرا در زیر دامن زنی که قاعده اش بند آمده بود دود میکردند زیرا بخارات حاصل از آن نیز همین خاصیت را دارند. منظور از لادنی که در کتب قدیم و اشعار شعرا بعنوان صمغ خوشبوی آورده شده همین لادن است لاذنه لاذن: نریزد از درخت ارس کافور نخیزد از میان لاد لادن، (منوچهری. د. چا. 66: 2)، نام صمغی که بویی مطبوع دارد و از گیاه قستوس حاصل میشود. بهمین جهت گاهی گیاه قستوس را هم بنام لادن و یا شجره اللادن خوانند. غالبا صمغ قستوس را لادن عنبری مینامند، از گونه ای کاج بنام پیسه اکسلسا صمغی خوشبوی حاصل میگردد که لادن نامیده میشود، گیاهی از تیره شمعدانی ها که دارای ساقه پیچنده است. برگهایش نسبه پهن و گلهایش رنگ نارنجی خاصی دارند. انساج این گیاه بویی تند ومطبوع شبیه بوی تره تیزک دارند. اصل این گیاه از آمریکای جنوبی خصوصا کشور پرو میباشد و از آنجا به نقاط دیگر برده شده است در آمریکای جنوبی بشکل یک گیاه پایا میزید ولی در کشورهای دیگر از جمله ایران گیاه یکساله زینتی بشمار میرود. در حدود 30 گونه از این گیاه شناخته شده است گل لادن ابوخنجر طرطور الباشا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لانه
تصویر لانه
((نِ))
آشیانه، خانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لانه
تصویر لانه
بیکار، کاهل، تنبل
فرهنگ فارسی معین
آشیانه، آشیان، سوراخ، عریش، کاشانه، کنام، شان، کندو، بیکاره، تن آسا، تنبل، کاهل
فرهنگ واژه مترادف متضاد
خواب یک لانه: دارائی شما بیشتر می شود
یک لانه پر: ثروت
یک لانه خالی: ۱- پایان کارو نقشه هایتان ۲- پایان یک رابطه
یک لانه پیدا می کنید: یک ازدواج در پیش است
یک لانه با تخمهای شکسته درون آن: خوشبختی
لانه پرندگان: خوشبختی در خانه
یک لانه با پرندگان مرده در آن:احترام
یک لانه که فقط یک پرنده درون آن است: منفعت
یک لانه با پرندگان متعدد درون آن: منفعهای بزرگ
لانه مار: بی آبرویی و سرافکندگی
لانه جیرجیرک: ثروت
لانه کبوتر: اوقات شما تلخ خواهد شد
یک کبوتر تنها در یک لانه: یک غافلگیری خوشحال کننده
لانه عقرب: نارضایتی بزرگ در زندگی
لانه تمساح: دیگران بیش از حد پشت سر شما پرگوئی می کنند
لانه ها را خراب می کنید: بدبختی به شما نزدیک می شود.
خواب لانه سگ: شرمساری و سرافکندگی
یک لانه سگ خالی: شخصی شما را به خانه اش دعوت می کند
یک لانه پراز سگ: مشاجرات متعدد در پیش است.
اگر در خانه لانه مرغ بود، او را بر قدر آن مرغ و لانه فایده باشد که به او رسد. اگر لانه بکندکاری مکروه کند. اگر باز به جای خود نهاد یاری کسی کند. اگر دید در لانه مرغ بزرگ بود در پناه بزرگی درآید و خیر بیند.
- کتاب سرزمین رویاها
فرهنگ جامع تعبیر خواب
تکه یا ورقه ای از چوب یا اشیا نسبتا سخت
فرهنگ گویش مازندرانی