شکستگی سر که به پوست تنک سر رسد. (منتهی الارب). آن جراحت که بر آن پوست رسد که بر زبر استخوان سر بود. (مهذب الأسماء) ، ریش که به نشود، گزیدگی ثطات است که جانورکی باشد. (منتهی الارب)
شکستگی سر که به پوست تنک سر رسد. (منتهی الارب). آن جراحت که بر آن پوست رسد که بر زَبر استخوان سر بود. (مهذب الأسماء) ، ریش که به نشود، گزیدگی ثُطات است که جانورکی باشد. (منتهی الارب)
گناه کردن. (دهار)... این کلمه مصدر باب خطاء است و این صیغه بندرت در مصادر مزید می آید چون عافیه که مصدر مزید عافی است. (اقرب الموارد) (تاج العروس) ، گناه. (مهذب الاسماء). جرم. اثم
گناه کردن. (دهار)... این کلمه مصدر باب خطاء است و این صیغه بندرت در مصادر مزید می آید چون عافیه که مصدر مزید عافی است. (اقرب الموارد) (تاج العروس) ، گناه. (مهذب الاسماء). جرم. اثم