جدول جو
جدول جو

معنی لاشخور - جستجوی لغت در جدول جو

لاشخور
کرکس، پرنده ای درشت با منقار قوی، گردن بدون پر، بال های بلند و دید قوی که معمولاً از لاشۀ جانوران تغذیه می کند، ورکاک، مردارخوٰار، دالمن، نسر، دال، کلمرغ، شیرگنجشک، دژکاک
جانوری که لاشۀ جانوران دیگر را بخورد
کنایه از کسی که مال و ثروت دیگری را به زور تصاحب کند
تصویری از لاشخور
تصویر لاشخور
فرهنگ فارسی عمید
لاشخور
آنکه لاشه خورد، کرکس، کسی که اموال دیگران را بجبر و حیله تصرف کند، آنکه از راههای نامشروع زندگی کند
فرهنگ لغت هوشیار
لاشخور
رخمه، کرکس، لاشه خوار، مرده خوار، مفتخور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
لاشخور
خواب لاشخور: پریشانی و اضطراب
تعداد زیادی لاشخور: به یک بیماری طولانی مبتلا می شوید و خطر مرگ شما را تهدید خواهد کرد
یک لاشخور درحال پاره کردن طعمه اش: مشکلات و نگرانی شما برطرف می شود.
یک لاشخور مرده: شما پیشرفت خواهید کرد ولی شانس نخواهید داشت
یک لاشخور را می کشید: بردشمنان خطرناک غلبه خواهید کرد.
- کتاب سرزمین رویاها
۱ـ اگر صدای لاشخوری را در خواب بشنوید، حاکی از آن است که رسوایی و ننگی قدیمی را به رخ شما خواهند کشید و از این طریق قصد آن دارند که به شما صدمه هایی بزنند.
۲ـ اگر خواب ببینید لاشخوری روی ریل راه آهن نشسته است، نشانه تصادف و زیانهای مالی است، اما اگر خواب ببینید به لاشخورها نزدیک می شوید و آنها پرواز می کنند، نشانه آن است که از رسوایی که بین شما و دوستانتان رخ خواهد داد، نجات خواهید یافت.
۳ـ دیدن لاشخور در خواب، معمولاً نشانه سخنان بی اساس و بدگو یی ها است که شما را مضطرب و آشفته می سازد .
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زادخور
تصویر زادخور
سال خورده، پیر، فرتوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناشخود
تصویر ناشخود
ناخراشیده، بی خراش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آبشخور
تصویر آبشخور
روزی، بهره، نصیب، قسمت، جای زیست و اقامت، جای آب خوردن یا آب برداشتن در کنار چشمه یا رودخانه، برای مثال از این پس نه آشوب خیزد نه جنگ / به آبشخور آیند میش و پلنگ (فردوسی - ۲/۲۸۶)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از داشخار
تصویر داشخار
چرک آهن، ریم آهن، زنگ آهن
فرهنگ فارسی عمید
(خوا / خا)
لاشخور. کرکس. مرغ مردارخوار. نسر. (منتهی الأرب)
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ)
دریچه ای باشد برای گذر باد خصوصاً در سقف خانه برای کسب باد. (آنندراج). دریچه ای که در بالای عمارت جهت تجدید هوا قرار دهند. (ناظم الاطباء). سوراخ و مدخل برای درآمدن هوا، سوراخی برای تجدید هوا. بادرو. بادگیر. منفذ. مجرای هوا. رجوع به بادگیر شود.
لغت نامه دهخدا
(پَ خوَرْ / خُرْ)
این نام را در درۀ چالوس و در کرج و مرزهای فوقانی جنگلهای شمالی ایران و در اراضی خشک و کوهستانی و استپ های کرمانشاه و لرستان و شیراز بگونه ای از شونگ میدهند و آن نام را در درفک به زین دار و هفت کول دهند و در گیلان دقزدانه را پلاخور گویند (گااوبا). و نیز رجوع به زین دار و دقزدانه شود
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ)
دهی است از دهستان مزرج بخش حومه شهرستان قوچان. در 13هزارگزی شمال خاوری قوچان و 11هزارگزی خاور شوسۀ عمومی قوچان و باجگیران واقعست. سرزمینی است کوهستانی با آب و هوائی معتدل و 391 تن سکنه. لهجۀ آنان کردی قوچانی میباشد. آبش از رود اترک و محصولش غلات انگور و شغل مردمش زراعت و مالداری و صنایع دستی اهالی قالیچه بافی و راهش مالرو میباشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(شُ)
مرکّب از: لا + شعور، به معنی بی شعور
لغت نامه دهخدا
تصویری از لاشعور
تصویر لاشعور
بی شعور
فرهنگ لغت هوشیار
خوردن لاشه، خوردن مال مردم بجبر و حیله، از طریق نامشروع زندگی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوشخور
تصویر نوشخور
نوش خوار، روز پنجم از هر ماه ملکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناشخود
تصویر ناشخود
خارش، بی نقصان، بی ضرر، سالم
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه بملایان دهند، چیزی که مورد سوء استفاده کسی یا جمعی (مخصوصا آخوندها) شود (مقایسه شود با . آخوند خور لوطی خور) آنچه که حیف و میل گردد، میوه و جز آن که بسبب ضایع شدن و غیره بسیار ارزان فروخته شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لش خور
تصویر لش خور
آنکه لاشه خورد جیفه خوار، کرکس
فرهنگ لغت هوشیار
خوردن لاشه، خوردن مال مردم بجبر و حیله، از طریق نامشروع زندگی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه لاشه خورد، کرکس، کسی که اموال دیگران را بجبر و حیله تصرف کند، آنکه از راههای نامشروع زندگی کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لا شعور
تصویر لا شعور
کانا گول
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه لاشه خورد، کرکس، کسی که اموال دیگران را بجبر و حیله تصرف کند، آنکه از راههای نامشروع زندگی کند. مرغ مردارخوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پلاخور
تصویر پلاخور
نام گونه های مختلف پیچ امین الدوله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دارخور
تصویر دارخور
درختی که آنرا پیوند نکرده باشند، شاخه نو نشانده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داشخار
تصویر داشخار
چرک آهن ریم آهن خبث الحدید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشعور
تصویر باشعور
هشیوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبشخور
تصویر آبشخور
نصیب، بهره، جای اقامت و زندگی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاشخوار
تصویر لاشخوار
((شْ خا))
جانوری که از اجساد حیوانات تغذیه می کند، آن که از راه های نامشروع زندگی کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آبشخور
تصویر آبشخور
((بِ خُ))
جای خوردن یا برداشتن آب، ظرف آبخوری، منزل، مقام، بهره، قسمت، سرنوشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از داشخار
تصویر داشخار
داشخال، چرک آهن، ریم آهن، جنت الحدید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زادخور
تصویر زادخور
((خُ))
پیر، سالخورده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آبشخور
تصویر آبشخور
منبع
فرهنگ واژه فارسی سره
کرکس
فرهنگ گویش مازندرانی
باهوش، آگاهانه
دیکشنری اردو به فارسی